محاوره ، در همه تركيب ها و جمله ها جنسيتْ ملحوظ نمى شود ، بلكه از تغليبْ سود مى جويند ؛ يعنى اگر سخن از دو گروه زن و مرد در ميان باشد ، غالبا تعابير به صورت مذكر آورده مى شود .
حال با توجه به قاعده اشتراك و ويژگى زبان عرب ، در تفسير نصوص دينى ـ كه در قالب زبان عربى ارائه شده اند ـ نبايد از قاعده تغليب در اداى سخن غفلت شود . به تعبير ديگر ، در متون دينى بسيارى معارف و قوانين با ساختار مذكر ادا شده و نمى توان اين را امرى اختصاصى تلقى كرد ، بلكه قاعده اول ، اشتراك است ، و اختصاصْ دليل مى خواهد .
محقق بَحرانى مى نويسد :
روشن است كه بيشتر احكام ، در عبادات و معاملات وغير اينها ، مختص مردان است . پرسش ها نيز به مردان اختصاص دارد ، ولى هيچ اختلافى نيست كه زنان داخل در احكام هستند ، مگر خصوصيت براى مردان ثابت شود . اين امر براى كسى كه در تمام روايات مربوط به احكام تدبر كند ، روشن مى شود . دليلش آن است كه آنچه در اخبار و احاديث آمده ، بر سبيل تمثيل است ، و با تنقيح مناط قطعى ، حكم به ديگر افراد ، سرايت مى كند . ۱
و در جايى ديگر نوشته است :
اين روايات (روايات حج پسربچه) اختصاص به پسربچه ها دارد ، ولى فقيهان ، ميان دختربچه و پسربچه در احكام فرق نگذاشته اند ؛ زيرا احكام در ابواب فقهى با عنوان مردان آمده ، با اين كه قطعاً در مورد زنان نيز جريان دارد . ۲
استاد جوادى آملى در بحثى با عنوانِ «لسان قرآن ، لسان فرهنگ محاوره» نوشته است :
گرچه ذات اقدس اله درباره كيفر اعمال مى فرمايد : كُلُّ امْرِءٍ بِما كَسَبَ رَهينٌ ، ۳ اما
1.بحرانى ، يوسف بن احمد ، الحدائق الناضرة ، ج ۵ ، ص ۴۴۲ .
2.همان ، ج ۱۴ ، ص۶۵ .
3.طور ، آيه ۲۱ .