سلطه حَجّاج بن یوسف

پرسش :

سلطه حَجّاج بن یوسف را می توان به حساب یاری نرساندن به اهل بیت(ع) از جمله امام حسین(ع) دانست؟



پاسخ :

در فاجعه کربلا ، نه تنها کسانی که به طور مستقیم در آن نقش داشتند ، کیفر طبیعی کردار زشت خود را پیش از مجازات آخرت ، در دنیا دیدند ؛ بلکه کسانی که با یاری نرساندن به امام حسین علیه السلام به طور غیر مستقیم در این فاجعه اثرگذار بودند ، نیز به گونه ای گرفتار عقوبت های دنیوی شدند . برخی از آنها توبه کردند و «نهضت توّابین» را پدید آوردند و در این راه ، کشته شدند و شمار دیگری ، گرفتار حکومت مستبدّ حَجّاج بن یوسف گردیدند ؛ همان حکومتی که امام علی علیه السلام آن را برای مردمی که از یاری کردن ایشان امتناع می کردند ، پیشگویی کرده بود . در نهج البلاغه آمده که امام علیه السلام خطاب به آنها فرمود :

أما وَاللّهِ لَیسَلَّطَنَّ عَلَیکم غُلامُ ثَقیفٍ الذَّیالُ المَیالُ ، یأکلُ خَضِرَتَکم ، وَ یذیبُ شَحمَتَکم ، إیهٍ أبا وَذحَةَ .[۱]

به خداوند سوگند که جوانی ثَقَفی (حَجّاج) بر شما تسلّط خواهد یافت ؛ متکبّر و منحرفی که سبزه های (دارایی های) شما را می خورد ، و پیه هایتان را آب می کند ! بس کن ، ابو وَذحه .[۲]

آری ! مردمی که از یاری رساندن به کسانی چون امام علی ، امام حسن و امام حسین علیهم السلام امتناع ورزند ، سزاوار سلطه یافتن حَجّاج بن یوسف بر خویش اند .

در سال ۷۵ هجری ، یعنی چهارده سال پس از فاجعه کربلا ، این پیشگویی امام علی علیه السلام تحقّق یافت . حَجّاج ، در طول حکومتش ، صد و بیست هزار نفر را کشت[۳]و هشتاد هزار نفر را ـ که سی هزار نفر از آنها زن بودند ـ به زندان انداخت .[۴]


[۱]نهج البلاغة: خطبه ۱۱۶ . نيز ، ر . ك :دانش نامه امير المؤمنين۷ : ج ۶ ص ۵۵۵ (بخش هفتم / فصل دوم / هشدار دادن در باره سلطه غلام ثقفى) .

[۲]وَذحَه : جُعَل ؛ سِرگينْ چرخان . ابو وَذحه ، كُنيه اى است كه بعدها ، حَجّاج ، به آن ،شهرت يافت و اشاره است به داستان حَجّاج و وَذْحه كه روزى ، وى نشسته بود و وذحه اى با زحمت ، پِشكِلى را مى غلتانْد و به جانب او مى آمد . حَجّاج گفت : اين ، سوسكى از سوسك هاى شيطان است .

[۳]سنن الترمذى : ج ۴ ص ۴۹۹ ش ۲۲۲۰ ، تهذيب التهذيب : ج ۱ ص ۵۱۰ ، تاريخ الطبرى :ج ۶ ص ۳۸۲ ، تاريخ دمشق : ج ۱۲ ص ۱۸۴ ؛ العمدة : ص ۴۶۹ ش ۹۸۷ .

[۴]تاريخ دمشق : ج ۱۲ ص ۱۸۵ ، تاريخ الإسلام : ج ۶ ص ۳۲۳ ، بغية الطلب فى تاريخ حلب : ج ۵ ص ۲۰۴۵ ، البداية و النهاية : ج ۹ص ۱۳۶ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت