3. بن مايه هاى غيبت در اديان پيشين، ۱
4. چرايى غيبت. ۲
درنگى در روايات امام ششم
به نظر مى رسد که مباحث غيبت در دوره طولانى امامت امام صادق به تدريج، بيان شده
است. در ابتدا، امام مى گويد اصل غيبت را انکار نکنيد: «إن بلغکم عن صاحب هذا الامر غيبة
فلا تنکروها». نظير اين مطلب را امام هم به محمد بن مسلم ۳ و هم به ابو بصير ۴ فرموده است،
اما در دوره هاى بعدى، امام به حتميت آن تصريح و قاطعانه مى فرمودند: «إن لصاحب هذا الامر
غيبة لا بد منها يرتاب فيها کل مبطل». ۵ و در نهايت، به بيان زواياى گوناگون اين رخداد عظيم
اشاره مى کنند.
ـ روايات مربوط به غيبت از اجداد امام صادق در دست، حد اقل، خواص بوده است؛ چه اينکه حميرى به امام مى گويد: «فقلت له: يا ابن رسول الله ! قد روي لنا أخبار عن آبائک في الغيبة و صحة کونها، فأخبرني بمن تقع». ۶
بنا بر اين، حميرى رخداد غيبت را مسلّم دانسته و تنها مى پرسد که: (فأخبرنى بمن تقع؟)
ـ به نظر مى رسد که از مهم ترين مأموريت هاى امام، آمادهسازى شيعه براى غيبت بوده است؛ چه اينکه امام براى نيل به اين هدف بزرگ، از فرصت ها به خوبى بهرهبردارى کرده اند؛ مثلاً امام نظرش به کوه رضوى مى افتد، به يارِ همراه خود عبد الاعلى مولى آل سام مى فرمايد:
ترى هذا الجبل هذا جبل يدعى رضوي من جبال فارس أحبنا فنقله الله إلينا، أما إن فيه کل شجرة مطعم، و نعم أمان للخائف مرتين. أما إنّ لصاحب هذا الامر فيه غيبتين، واحدة قصيرة، و الاخرى طويلة.۷
ـ بيان غيبت در جلسات عمومى واقع در منزل امام ـ که ظاهراً بايد فقط شيعيان ويژه اى بوده باشند ـ از نکات ويژه در روايات امام صادق است که پيشتر سابقه نداشته است. گزارشى را مفضل نقل مى کند
1.. ر.ک: همان، ص۱۳۶، ح ۶ وص ۱۵۲، ح ۱۴وص ۳۴۰، ح ۱۸ و ص۳۵۲، ح ۵۰ وص ۴۸۰، ح ۶؛ الغيبة (طوسى)، ص۱۶۷، ح ۱۲۹.
2.. الکافي، ج۱، ص۳۳۶، ح ۲ و ص۳۵۹، ح ۱؛ الغيبة (نعمانى)، ص۱۵۴، ح ۱۱؛ کمال الدين، ص۳۱۵، ح ۲ و ص۲۸۷، ح ۷؛ الغيبة (طوسى) ، ص۱۶۶، ح ۱۲۸.
3.. الکافي، ج۱، ص۳۳۸، ح ۱۰.
4.. الغيبة (طوسى)، ص۱۶۰، ح ۱۱۸.
5.. کمال الدين، ص۴۸۱، ح ۱۱.
6.. همان، ص۳۳ وص ۳۴۲، ح ۲۳.
7.. الغيبة (طوسى)، ص۱۶۳، ح ۱۲۳. نمونه هاى ديگر: الغيبة (نعمانى)، ص۱۵۹، ح ۴ و ص۱۷۲، ح ۶؛ کمال الدين، ص۳۴۷، ح ۳۶.