فعاليتهايي از جانب برخي محققان صورت پذيرفته است. ۱ در اين مقاله نامهاي از حضرت علي ( معرفي ميشود که قطعههايي از آن، بهطور پراکنده، در نهج البلاغه آورده شده است. اين نامه ـ که در نزد بسياري از علاقهمندان تاريخ و سيره علي (شناخته شده نيست ـ از جهات زيادي قابل توجه است؛ از جمله اين که از بخشهايي از آن، تاريخ تحليلي مختصري براي دوره خلفاي سه گانه و نيز حکومت علي عليه السلام تا زمان نوشته شدن نامه است. نيز اين نامه، هم در مستند کردن برخي از کلمات نهج البلاغه و هم در جبران برخي از قسمتهاي آن ـ که به صورت تقطيع شده آمده ـ مؤثر است. دراين نوشتار، صرفنظر از اين که تقطيع اين نامه توسط خود سيد رضي انجام شده و يا اين که وي اين نامه را به صورت تقطيع شده يافته و آن را نوشته است، جايگاه قطعههايي از اين نامه در نهج البلاغه تبيين شده و به برخي از پيامدهاي اين تقطيع اشاره شده است. شايان ذکر است که موضوع اين نوشتار، بررسي همه جانبه مسأله تقطيع در نهج البلاغه نيست، بلکه بررسي موردي است و راه تحقيق بيشتر در باره اين موضوع و نيز نقد اين نوشتار مفتوح است.
نامهاي از حضرت علي عليه السلام به شيعيانشان
در برخي از منابع، به نامهاي از حضرت علي عليه السلام خطاب به شيعيانشان پس از فتح مصر و قتل محمد بن ابي بکر اشاره شده است که در پي سؤال برخي از افراد از نظر ايشان در باره خلفاي سهگانه نوشته شده است. اين نامه به صورت کامل و يا بخشي از آن در چندين منبع ذکر شده است. از منابعي که اين نامه را به صورت کامل ذکر کردهاند، ميتوان به الغارات ۲ ابراهيم بن محمد ثقفي (م283ق)، الامامة والسياسة ابن قتيبه (م276ق)، کشف المحجة سيد بن طاووس (م664ق) و معادن الحکمة محمد بن محسن کاشاني (م 1115ق) اشاره کرد ۳ که دو کتاب آخر، نامه را به نقل از الرسائل شيخ کليني ۴ (م329ق) آوردهاند. و از منابعي که بخشهايي از اين نامه را، نه به شکل کامل، ذکر کردهاند، ميتوان به المسترشد ابن جرير طبري (متوفاي اوايل قرن چهار هجري) اشاره کرد. ۵ يکي از نکات جالب در باره اين نامه اين است که بر اساس برخي از گزارشها، حضرت علي عليه السلام امر کردند که اين نامه با حضور تعدادي از اصحابشان ـ که مشخص فرموده بودند ـ هر روز جمعه خوانده شود. در کتاب الرسائل شيخ کليني
آمده است:
1.. براي مثال، ر.ک: نهج السعادة في مستدرک نهج البلاغة؛ تمام نهج البلاغة.
2.. علامه مجلسي( و ابن ابي الحديد اين نامه را به نقل از الغارات آوردهاند. ر.ک: بحار الأنوار، ج۳۳، ص۵۶۶ ـ ۵۷۳؛ شرح نهج البلاغة، ج۶، ص۹۴ ـ ۱۰۰.
3.. ر.ک: الغارات، ج۱، ص۳۰۲ـ ۳۲۲؛ الامامة و السياسة، ج۱ ص۱۵۴ـ ۱۵۹؛ کشف المحجة، ص۲۳۶ـ۲۶۹؛ معادن الحکمة، ج۱، ص۱۴۹ـ۱۷۰.
4.. کتاب الرسائل شيخ کليني مفقود است.
5.. ر.ک: المسترشد، ص۴۰۹ـ۴۲۶.