نامه علی(ع) به شيعيانشان و گونه تقطيع شده آن در نهج البلاغه - صفحه 156

دارد؛ ليکن در همين بخش‌ها نيز قطعاتي، مانند: (عبيدٌ أقزام) و (لا من الذينَ تبوّؤوا الدارَ)، در هيچ يک از منابع قابل دسترسي ـ که نامه به‌صورت کامل ذکر شده است ـ وجود ندارد و نيز قسمت‌هاي زيادي از اين خطبه، (ألا و إنَّ القَوم اختاروا لأنفسهم أقربَ القوم ممّا تحبّونَ... فَادفعوا في صَدر عَمرو بن العاص بِعبدالله بن العبّاس و خذوا مَهَل الأيّاَم و حُوطوا قَواصيَ الاسلامِ)، در نامه علي عليه السلام به شيعيانشان وجود ندارد.

اشتباه در معرفي موضع صدور نامه

سيد رضي رحمة الله در مورد نامه 62، آن را قسمتي از نامه علي عليه السلام به مصريان ـ که با مالک اشتر فرستاد ـ معرفي مي‌کند؛ در حالي که نامه 62 قسمت‌هايي از نامه علي عليه السلام به شيعيانشان پس از سقوط مصر و کشته شدن محمد بن ابي بکر ۱ است و بر اساس قرايني، قتل مالک اشتر قبل از سقوط مصر و کشته شدن محمد بن ابي بکر رخ داده است. ۲ در برخي از منابع به نامه علي عليه السلام به مسلمانان مصر ـ که همراه مالک اشتر فرستاده شد ۳ ـ اشاره شده است که از نظر متن با نامه علي عليه السلام به شيعيانشان بسيار متفاوت است. در اين قسمت، يکي از روايات اين نامه آورده مي‌شود:
عن فضيل بن خديجٍ، عن مولي الأشتر، قال: لمّا هلک الأشتر وجدنا في ثقله رسالة علّيٍ إلي أهل مصر: «بسم الله الرحمن الرحيم من عبدالله اميرالمؤمنين إلي النّفر من المسلمين الذين غضبوا لِلّه إذ عصي في الارضِ و ضرب الجور برواقه علي البرِّ و الفاجرِ فلاحقّ يستراح إليه و لا منکر يتناهي عنه سلامٌ عليکم، فإنّي أحمد اليکم الله الذي لا اله الاّ هو، أمّا بعد، فَقد وجّهت إليکم عبداً من عِبادالله لا يَنام أيّام الخوفِ و لا ينکل عَن الأعداء حذار الدّوائر أشدّ علي الکفّار من حريقِ النّار، و هُو مالک بنُ الحارثِ الأشتر أخومذحج فَاسمعوا له و أطيعوا، فانّه سيفٌ من سيوفِ الله لا نابي الضريبة و لا کليل الحدّ، فإن أمرکم أن تقيموا فأقيموا، و إن أمرکم أن تنفروا فَانفروا، وَ إن أمَرکم أن تحجموا فأحجموا، فانّه لا يقدم و لا يحجم إلاّ بأمري، وَ قَد آثرتکم به عَلي نَفسي لنَصيحته و شدَّة شکيمته عَلي عَدوّه، عَصمکم الله بالحقِّ و ثَبّتکم باليقين و السّلامُ عليکم و رحمة الله و برکاته».۴
جالب است که خود سيد رضي در نامه 38 نهج البلاغه نامه علي عليه السلام به مصريان را ذکر کرده است و در عنوان نامه نيز بيان کرده است که: «إلي أهل مصر لمّا ولّي عَليهم الأشتر(».

منابع سيد رضي رحمة الله

صرف‌نظر از اين که آيا سيد رضي کل اين نامه را در اختيار داشته و يا اين که او نيز اين نامه را به شکل تقطيع شده ديده است، مسلّم است که سيد رضي بخش‌هايي از اين نامه را با بيش از يک روايت

1.. ر.ک: بهج الصباغة، ج۹، ص۴۲۳ ـ ۴۲۴.

2.. ر.ک: الغارات، ج۱، ص۲۵۴ـ۳۰۲.

3.. براي مثال، ر.ک: الامالي (مفيد)، ص۸۱ ـ ۸۲؛ الغارات، ج۱، ص۲۶۰ـ۲۶۷.

4.. ر.ک: الغارات، ج۱، ص۲۶۶ ـ ۲۶۷.

صفحه از 159