نامه علی(ع) به شيعيانشان و گونه تقطيع شده آن در نهج البلاغه - صفحه 157

در اختيار داشته است و خود او به اين موضوع اشاره کرده است. وي پس از خطبه 217 چنين مي‌گويد: «اين گفتار در اثناي خطبه‌اي پيشين گذشت، الا اين که من آن را در اين جا به‌دليل اختلاف دو روايت تکرار کردم»:
خطبه 217: «اللّهمُّ إنّي استعديک علي قريشٍ، فإنَّهم قد قطعوا رحمي و أکفأوا إنائي و أجمعوا علي منازعتي حقّاً کنتُ أولي به من غَيري، و قالوا ألا إنَّ في الحقّ أن تأخذه و في الحقّ أن تُمنعه، فاصبر مغموماً أو مُت متأسّفاً (فنظرتُ فاذا ليسَ لي رافدٌ و لا ذابٌّ و لا مساعدٌ إلا اهلَ بيتي، فضننتُ بهم عَن المنيةِ فأغضيتُ علي القذي و جَرعتُ ريقي علي الشّجي و صَبرتُ من کظم الغيظِ علي أمَرَّ مِن العَلقَم و آلَمَ للقلبِ من وَ خزِ الشِّفار)[وَ قَد مضي هذا الکلامُ في اثناءِ خطبهٍ متقدمةٍ، إلا أنّي کرّّرته ههنا لا ختلافِ الرّوايتَين].
جداي از اين که آيا مقصود سيد رضي قسمت اوّل يا دوم يا هر دو قسمت خطبه 217 است، ليکن هر دو قسمت اين خطبه، با تفاوت‌هايي در خطبه 172و26 آمده است:
خطبه 172: «... اللهمّ انّي أستعديک علي قريشٍ و مَن أعانهم، فإنّهم قَطعوا رحمي و صغَّروا عَظيم منزلتي و أجمعوا علي منازعتي أمراً هولي، ثمَّ قالوا ألا إنَّ في الحقِّ أن تأخُذه و في الحقّّ أن تَترکه...».
خطبه 26: «... فنظرتُ فَاذا ليسَ لي معينٌ إلا أهلُ بيتي فَضننتُ بِهم عن الموتِ و أغضَيتُ علي القَذي و شربتُ علي الشّجا و صَبرتُ علي أخذِ الکظم وَ علي أمرّ من طَعمِ العلقَمِ...».

انگيزه تقطيع

تقطيع اين نامه توسط هر کسي که رخ داده باشد (خود سيد رضي يا غير او)، يکي از انگيزه‌هاي اين تقطيع برخي ملاحظات مذهبي بين شيعه و سنّي بوده است. بنا بر نقل اين نامه در الغارات ثقفي، نام خلفاي سه گانه، در مجموع، نه بار به شکل صريح، مطرح شده است؛ ۱ در حالي که در مجموع قطعات اين نامه ـ که در نهج البلاغه آمده است ـ يک‌بار نيز نام خلفاي سه گانه طرح نشده است و حتي يک‌مرتبه نيز نام خليفه حذف شده و کلمه «فلان» جايگزين شده است؛ در صورتي که در تمام منابع در دسترس ـ که نامه به صورت کامل در آنها ذکر شده است ـ نام خليفه، به شکل صريح، بيان شده است ۲ که در ذيل، براي مقايسه، متن نهج البلاغه و متن نامه به نقل از الغارات ثقفي آورده خواهد شد:
نامه 62 نهج البلاغه: «... فما راعَني إلاّ انثيالُ النّاسِ عَلي فلانٍ يُبايعونه فأَمسکتُ يَدي حتّي رأيتُ راجعةَ الناسِ قَد رجَعَت عَن الاسلامِ...».
متن الغارات: «... فما راعني إلاّ انثيال النّاسِ عَلي أبي بکرٍ و إجفالهم إليه ليبايعوه فأَمسکتُ يدي... حتّي رأيتُ راجعة مِن النّاسِ رَجَعَت عَن الاسلام...».۳

1.. ر.ک: همان، ج۱، ص۳۰۵ ـ ۳۱۰ و نيز نام خلفا ۳۲ مرتبه در نقل کشف المحجة مطرح شده است ر.ک: کشف المحجة، ص۲۴۱ـ۲۶۹.

2.. براي مثال، ر.ک: الغارات، ج۱، ص۳۰۵؛ کشف المحجة، ص۲۴۱؛ الامامة و السياسة، ج۱، ص۱۵۵.

3.. ر.ک: الغارات، ج۱، ص۳۰۵ ـ ۳۰۶.

صفحه از 159