معناشناسی « راسخان در علم » با تأکيد بر کاربرد روايی - صفحه 55

ـ به قوم صالح ياد کرده است که تأکيد بر بُعد عملي و ايماني آنهاست. دوم، دعاي آنان را نشانه وصفي سلبي در آنان معرفي مي‌کند که از خطر لغزش قلبي نگرانند. سوم، از آنچه در آيه به «رسوخ در علم» تعبير شده، به [«عقد قلب بر معرفتي ثابت» تعببير مي‌کند که تأکيد اصلي آن بر عقد و گره خوردن و استوار شدن و ثابت معرفت در دل است. چهارم، به ريشه‌ها و عوامل حصول رسوخ در علم اشاره مي‌کند و خوف الهي و عقل الهي را در آن شمار معرفي مي‌کند. پنجم، به نشانه‌هاي عيني و خارجي رسوخ در علم اشاره مي‌کند و توافق ظاهر و باطن و قول و فعل را از آن جمله مي‌شمارد.
روايت ديگري از امام علي عليه السلام ـ که در خطبه اشباح آمده ـ با صراحت بيشتري بُعد سلبي مفهوم راسخان در علم را تأييد مي‌کند. براساس اين روايت، امير مؤمنان( در پاسخ مردي که از ايشان درخواست کرد تا خدا را چنان توصيف کند که محبت و معرفتش چنان افزون شود که گويي به طور مستقيم به او مي‌نگرد، با خشم و غضب مردم را به مسجد فرا خوانده و در بخشي از خطبه خويش
چنين مي‌فرمايد:
و اعلم أنّ الراسخين في العلم هم الذين أغناهم عن اقتحام السدد المضروبة دون الغيوب الإقرار بجملة ما جهلوا تفسيره من الغيب المحجوب، فمدح الله اعترافهم بالعجز عن تناول ما لم يحيطوا به علماً و سمي تركَهم التعمّقَ فيما لم يكلّفهم البحثَ عن كنهه رسوخاً، فاقتصر على ذلک و لا تقدّر عظمة الله سبحانه على قدر عقلك فتكون من الهالكين؛۱بدان که «راسخان در علم» کساني‌اند که اقرار به جهل نسبت به آنچه در پرده غيب نهان است، آنان را از فرو افتادن در پس اين پرده‌ها بي‌نياز ساخته است. پس خداوند نيز اعتراف آنها را به ناتواني از دستيابي به آنچه در قلمرو دانش ايشان نيست، ستوده و ترک ژرف‌کاوي را در آنچه به پي‌جويي در عمق آن وادار نشده‌اند، «رسوخ» ناميده است. پس تو نيز به همان بسنده کن و عظمت خداوند سبحان را با ميزان عقل خود مسنج تا از تباهان نباشي.
با تطبيق و مقارنه مضمون اين روايت با آيه هشتم سوره آل عمران ـ که ارتباط معنايي بسيار روشني ميان آن دو ديده مي‌شود ـ در مي‌يابيم که اولاً، تأويلْ ناظر به حقيقت اوصاف ذات الهي است که در پس پرده‌هاي غيبي پنهان است و ثانياً، رسوخ در علم حاکي از پايبندي و عدم تجاوز و تعدي از حدّ علمي شمرده شده و به‌طور خاص، «تعمق» و ژرف‌کاوي در اين حوزه شايسته پرهيز دانسته شده است. ۲
در روايت ديگري از امام سجاد( با اشاره به همين معناي سلبي در تفسير همان آيه از سوره آل عمران، آمده است که خداوند ادراک خود را بهره کسي نساخته و از اهل معرفت از آن‌رو ستايش کرده است که به کوتاهي خود از شناخت او آگاه هستند؛ چنان که علم عالمان و آگاهان از عدم درک
او را، ايمان شمرده است؛ چرا که همين مقدار از علم و معرفت در توان آنهاست و آنان از اين حد
فراتر نمي‌روند. ۳

1.. نهج البلاغه، خطبه ۹۱؛ نيز ر.ک: التوحيد، ص۴۸، ح ۱۳؛ تفسير العياشي، ج۱، ص۱۶۳.

2.. ر.ک: سايه‌ها و لايه‌هاي معنايي، ص۳۱۳ ـ ۳۱۶؛ نيز ر.ک: بحار الأنوار، ج۵۴، ص۱۲۰ ـ ۱۲۱؛ و نيز «استواران در علم و تأويل قرآن»، فصلنامه بينات، شماره ۲۰، ص۶۵ ـ ۷۰.

3.. ر.ک: الکافي، ج۸، ص۳۹۴؛ تحف العقول، ص۲۸۳؛ نيز ر.ک: نور الثقلين، ج۱، ص۳۱۷، ح ۳۷ و ص۳۱۸، ح ۴۰.

صفحه از 59