محدوده مجاز تنبيه ‌بدنی کودکان از منظر روايات اهل بيت عليهم السلام - صفحه 69

قابليت تشخيص و تربيت شدن داشته باشد. به همين دليل است در روايات وارده، به والدين توصيه شده است که کودک را تا هفت سال به عنوان سيد و آزاد به حال خود بگذارند و تربيت و تأديب را از هفت سال دوم آغاز کنند. ۱

تنبيه‌بدني کودکان از سوي معلمان

در مباحث قبل از نظر گذشت که در يک صورت تنبيه‌بدني واجب است و آن صورتي است که کودک در فرض تربيت نشدن به هلاکت مي‌افتد و دنيا يا آخرت خود را تباه مي‌نمايد و تنها و تنها راه تربيت او عبارت است از تنبيه‌بدني. در اين فرض، تنبيه‌بدني واجب است و اين دليل، به پدر و مادر اختصاص ندارد و اما در غير اين صورت، آيا دليلي از ناحيه شريعت رسيده است که براي معلمان جواز تنبيه‌بدني را نسبت به شاگردان ايشان اثبات نمايد يا خير؟
تنها دليلي که در مورد تنبيه‌بدني معلمان رسيده، اين روايت است:
عن علي بن ابراهيم، عن ابيه، عن النوفلي، عن السکوني، عن ابي عبدالله عليه السلام، انّ اميرالمؤمنين عليه السلام القي صبيان الکتاب الواحهم بين يديه ليخير بينهم، فقال: «اما انها حکومة و الجور فيها کالجور في الحکم، ابلغوا معلّمکم ان ضربکم فوق ثلاث ضربات في الادب اقتصّ منه».۲
در سند اين حديث، علي بن ابراهيم، مورد توثيق نجاشي است ۳ و ابراهيم بن هاشم هم مورد توثيق فرزند اوست، چرا که در سلسله سند تفسير فرزندش، يعني علي بن ابراهيم قرار دارد و به حکم مقدمه تفسير، کليه کساني که در سلسله سند روايات وارده در تفسير قرار دارند، از نظر ايشان موثق‌اند. ۴ البته اين مسأله نزد صاحب‌نظران مورد اختلاف است. برخي از صاحب‌نظران وجود راوي در سلسله سند روايت‌هاي تفسير القمي را دليل بر وثاقت او دانسته و برخي اين مطلب را قبول نکرده‌اند، ۵ ولي به نظر نمي‌رسد که در مورد ابراهيم بن هاشم مشکلي وجود داشته باشد.
نوفلي نيز اگر چه توثيق خاصي ندارد، ولي مشمول توثيقات عامه از چند جهت است: اولاً،
جزو رجال اسناد روايات تفسير علي بن ابراهيم قرار دارد ۶ و ثانياً، جزو مروي عنه مشايخ ثقات است
که يکي از آنها صفوان بن يحيي است. ۷ و ثالثاً، جزو کساني است که از کتاب نوادر الحکمة استثنا
نشده است. ۸

1.. وسائل الشيعة،ج ۲۱، ص۴۷۳ ـ ۴۷۶.

2.. همان، ج۲۸، ص۳۷۲.

3.. رجال النجاشي، ص۲۶۰، ش ۶۸۰.

4.. معجم الثقات، ص۵.

5.. اصول علم الرجال، ص۱۶۳ ـ ۱۶۵.

6.. اصول علم الرجال، ص۱۷۲؛ معجم الثقات، ص۲۳۵.

7.. معجم الثقات، ص۱۹۹.

8.. اصول علم الرجال، ص۱۴۷.

صفحه از 71