بررسی مصداق « دابة الارض » در روايات فريقين - صفحه 76

أوحى و كلّمني فكان مما كلّمني أن قال: يا محمد! علي... يا محمد صلّي الله عليه و آله! علي آخر من أقبض من الأئمة و هي الدابة التي تكلمهم... . 1 امام صادق عليه السلام فرمودند: پيامبر صلّي الله عليه و آله فرمودند: پروردگارم شبي به من از وراي حجاب وحي فرمود و از آنچه به من فرمود، چنين بود: يا محمد، علي آخرين کسي است که قبض روحش خواهم کرد و او دابه‌اي است که با مردم سخن خواهد گفت. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام: قَالَ رَجُلٌ لِعَمَّارِ بْنِ ياسِرٍ: يا أَبَا الْيقْظَانِ! آيةٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ قَدْ أَفْسَدَتْ قَلْبِي وَ شَكَّكَتْنِي. قَالَ عَمَّارٌ: وَ أَيةُ آيةٍ هِي؟ قَالَ: قَوْلُ اللَّهِ: (وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآياتِنَا لَا يوقِنُونَ( ، فَأَيةُ دَابَّةٍ هَذِهِ؟ قَالَ عَمَّارٌ: وَ اللَّهِ مَا أَجْلِسُ وَ لَا آكُلُ وَ لَا أَشْرَبُ حَتَّى أُرِيكَهَا، فَجَاءَ عَمَّارٌ مَعَ الرَّجُلِ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام وَ هُوَ يأْكُلُ تَمْراً وَ زُبْداً، فَقَالَ لَهُ: يا أَبَا الْيقْظَانِ! هَلُمَّ، فَجَلَسَ عَمَّارٌ وَ أَقْبَلَ يأْكُلُ مَعَهُ، فَتَعَجَّبَ الرَّجُلُ مِنْهُ، فَلَمَّا قَامَ عَمَّارٌ قَالَ لَهُ الرَّجُلُ: سُبْحَانَ اللَّهِ يا أَبَا الْيقْظَانِ! حَلَفْتَ أَنَّکَ لَا تَأْكُلُ وَ لَا تَشْرَبُ وَ لَا تَجْلِسُ حَتَّى تُرِينِيهَا، قَالَ عَمَّارٌ: قَدْ أَرَيتُكَهَا إِنْ كُنْتَ تَعْقِلُ. 2 امام صادق عليه السلام فرمود: مردى به عمار ياسر گفت: آيه اى در كتاب خدا مرا بد دل نموده و به ترديد واداشته است. عمار پرسيد: كدام آيه؟ گفت: اين آيه: أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً... مقصود از دابه زمين چيست؟ عمار گفت: به خدا سوگند! تا مراد آيه را به تو نشان ندهم، از نشستن، خوردن و آشاميدن، خودداري خواهم نمود. سپس عمار به همراه آن مرد به محضر على عليه السلام آمد. امام مشغول تناول خرما و روغن بود، فرمود: جلو بيا. عمار در کنار امام نشست و با آن حضرت مشغول خوردن شد. آن مرد که از اين رفتار شگفت زده شد، هنگامي که از جاي برمي‌خاست، اظهار داشت: سبحان الله! تو سوگند خورده بودى كه تا وقتي آن دابه را به من نشان ندهى، نخوري و ننوشي. عمار گفت: اگر دريافته بودي، من او را به تو نشان دادم.
مرحوم طبرسي ذيل اين روايت، مي‌افزايد که عياشي همين داستان را از ابوذر نقل كرده است، 3 اما شايان ذکر است که تفسير العياشي ـ که در اختيار ماست ـ تا سوره کهف(سوره هيجدهم) است، در حالي‌که آيه مورد بحث در سوره نمل (سوره بيست و ششم) است. البته گمان مي‌رود که مرحوم طبرسي به نسخه‌اي از تفسير العياشي دسترسي داشته است که اکنون آن نسخه موجود نيست.
قال الرضا( في قوله تعالى (تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ( ، قال: زلزلة الأرض فاتبعتها خروج الدابة، و قال(: أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ، قال: علي. 4 امام رضا( در تفسير آيه (تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ( فرمودند: اشاره به زلزله‌اي است که در پي آن دابه‌اي از زمين خارج مي‌شود که با مردم سخن خواهد گفت و او علي عليه السلام است.

1.. بصائر الدرجات، ص۵۱۴؛ بحار الأنوار، ج۵۳، ص۶۸، به نقل از منبع پيشين.

2.. تفسير القمي، ج۲، ص۱۳۱.

3.. مجمع البيان، ج۷، ص۳۶۷.

4.. مناقب آل ابي طالب ، ج۳، ص۱۰۲.

صفحه از 88