بررسی مصداق « دابة الارض » در روايات فريقين - صفحه 77

حَمِيدُ بْنُ زِيادٍ، عَنْ عُبَيدِ اللهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ نَهِيكٍ، عَنْ عِيسَى بْنِ هِشَامٍ، عَنْ أَبَانٍ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَيابَةَ، عَنْ صَالِحِ بْنِ مِيثَمٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ: حَدِّثْنِي. قَالَ: أَ لَيسَ قَدْ سَمِعْتَ أَبَاکَ؟ قُلْتُ: هَلَکَ أَبِي وَ أَنَا صَبِي. قَالَ: قُلْتُ: فَأَقُولُ، فَإِنْ أَصَبْتُ، سَكَتَّ وَ إِنْ أَخْطَأْتُ، رَدَدْتَنِي عَنِ الْخَطَاءِ. قَالَ: هَذَا أَهْوَنُ. قَالَ: قُلْتُ: فَإِنِّي أَزْعُمُ أَنَّ عَلِياً دَابَّةُ الْأَرْضِ. قَالَ: وَ سَكَتَ. قَالَ: فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام: وَ أَرَاکَ وَ اللَّهِ سَتَقُولُ إِنَّ عَلِياً رَاجِعٌ إِلَينَا، وَ قَرَأَ: إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَادٍ... .۱ صالح بن ميثم روايت کرده است که به امام محمد باقر عليه السلام عرض کردم: مرا حديث بفرماييد. فرمود: آيا از پدرت نشنيده‌اي؟ عرض کردم: پدرم هنگامي که من کودک بودم، از دنيا رفت. فرمود: بگو. عرض کردم: من مي‌گويم، اگر درست گفتم، سکوت فرماييد و اگر خطا کردم، مرا از خطايم باز گردانيد. فرمود: اين کار آسان‌تر است. عرض کردم: همانا من گمان مي‌کنم که علي عليه السلام دابة الارض است. امام عليه السلام فرمود: به خدا سوگند! تو را چنين مي‌بينم که بگويي، علي عليه السلام به سوي ما باز مي‌گردد، و اين آيه را قرائت فرمود:(إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَادٍ(.

روايات معاضد

آنچه تاکنون ذکر گرديد، رواياتي بود که در تفسير يا تطبيق دابه بر حضرت علي عليه السلام صراحت داشت. از سوي ديگر، رواياتي به عنوان معاضد، مضمون روايات پيشين را تقويت مي‌نمايند؛ از آن رو که دابه را عبارت از انسان مي‌دانند و يا با نامگذاري مورد نظر سازگارند. احاديث ذيل از اين جمله‌اند:
الحسين بن أحمد، عن محمد بن عيسى، عن يونس بن عبد الرحمن، عن سماعة بن مهران، عن الفضل بن الزبير، عن الأصبغ بن نباتة، قَالَ: قَالَ لِي مُعَاوِيةُ: يا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ! تَزْعُمُونَ أَنَّ عَلِياً دَابَّةُ الْأَرْضِ؟ قُلْتُ: نَحْنُ نَقُولُ، وَ الْيهُودُ يقُولُونَ. قَالَ: فَأَرْسَلَ إِلَى رَأْسِ الْجَالُوتِ، فَقَالَ: وَيحَکَ تَجِدُونَ دَابَّةَ الْأَرْضَ عِنْدَكُمْ مَكْتُوبَةً؟ فَقَالَ: نَعَمْ، فَقَالَ وَ مَا هِي أَ تَدْرِي مَا اسْمُهَا؟ قَالَ: نَعَمْ، اسْمُهَا إِيلِيا. قَالَ: فَالْتَفَتَ إِلَي، فَقَالَ: وَيحَکَ يا أَصْبَغُ! مَا أَقْرَبَ إِيلِيا مِنْ عَلِياً.۲از ابن نباته روايت شده است که معاويه خطاب به من گفت: اي جماعت شيعه، گمان مي‌کنيد که علي دابة الارض باشد؟ گفتم: آري ما بر اين باوريم و يهود نيز چنين مي‌گويند. سپس معاويه، بزرگ‌تر يهوديان را احضار نموده و از روي تعجب پرسيد: واي بر تو! آيا ماجراي دابة الارض نزد شما مکتوب است؟ پاسخ داد: آري. معاويه پرسيد: مشخصات او چيست و آيا نام او را مي‌داني؟ گفت: آري نامش ايليا است. معاويه نگاهي به من افکنده و گفت: اي اصبغ! چقدر نام ايليا به علي شبيه است!

1.. بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۱۳ به نقل از منبع پيشين.

2.. تأويل الآيات الظاهرة، ص۴۰۰؛ بحار الأنوار، ج۳۹، ص۲۴۴، به نقل از کنز جامع الفوائد؛ ج۵۳، ص۱۱۲، به نقل از منتخب البصائر؛ البرهان، ج۴، ص۲۳۰.

صفحه از 88