ارزيابي سندي روايات
رواياتي که در منابع شيعه، مصداق دابة الارض را علي عليه السلام ميدانند، به دو گروه عمده تقسيم ميشوند:
الف. روايات فاقد سند: از شمار احاديث ياد شده، روايتهاي نهم و دهم فاقد سند هستند و نميتوانند مبناي يک نظر قرار گيرند.
ب. روايات مسند: از اين جمع ـ به دلايلي که ذکر خواهد گرديد ـ بيشتر روايات ضعيف بوده و تنها دو روايت از نظر سندي قابل اعتناست که يکي داراي سند صحيح، ولي از لحاظ منبع مخدوش است و ديگري روايتي موثق است، ولي از جنبه محتوايي قابل نقد است.
روايات ضعيف عبارتاند از: روايت اول، دوم و چهارم که از نظر سند مهملاند؛ بدين معنا که به ترتيب نامهاي ابو عبدالله رياحي، ابو صامت حلواني، جعفر بن محمد حلبي، عبدالله زيات، ابو عبدالله جدلي و عبيد ناصح در کتب رجالي نيامده است.
روايت سوم نيز به دليل وجود علي بن احمد حاتم و ابو عبدالله جدلي در سند آن، مهمل بوده و از راوي دوم و سوم نيز ذکري به ميان نيامده است و روايتهاي مشابه آن نيز مهمل و مجهولاند.
روايت پنجم مرسل است؛ زيرا عاصم بن حميد، امام محمد باقر عليه السلام را درک نکرده است و مهمل است از آن رو که نام محمد بن حسن بن عبدالله الاطروش در کتب رجالي نيامده است.
روايت ششم ضعيف مينمايد؛ از آن جهت که مرحوم مجلسي حديث را از کتاب سليم بن قيس روايت نموده و راوي آن ابان بن عياش است که امامي، ولي ضعيف توصيف شده است. ۱
در روايت هشتم، نام محمد بن سنان زاهري ذکر کرديده که نجاشي وي را بسيار ضعيف ارزيابي مينمايد. ۲
از اين ميان، دو روايت هفتم و يازدهم داراي رجال معتبرند. در سلسله سند روايت هفتم علي بن ابراهيم قمي ـ که ثقه و امامي است ـ ۳ ، پدرش ابراهيم بن هاشم بن قمي امامي و قولش مورد قبول ۴ و ابن ابي عمير نيز از اصحاب اجماع ۵ و ابو بصير نيز امامي و ثقه است. ۶ بنا بر اين، سند حديث، دست کم حسن است، ولي اين نکته موجب ترديد ميشود که روايت در تفسير القمي نقل شده است و تفسير مذکور نميتواند به طور کامل به دست علي بن ابراهيم قمي تأليف و تدوين شده باشد. ۷ روايت يازدهم نيز از لحاظ محتوايي قابل نقد است که در جاي خود مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
در نتيجه، هر چند در بين روايات، حديث هفتم داراي سندي صحيح و حديث يازدهم سندي موثق دارد، اما به دلايل مذکور، هيچ يک از آنها داراي اعتبار دلالي نيستند.