نقد و بررسی روايات تفسيری منقول از اميرالمؤمنين(ع) در الدر المنثور - صفحه 128

اما اين روايت با روايت متواتر ثقلين ـ که طبق آن مردم بايد به اهل‌ بيت رجوع کنند ـ سازگار نيست. وانگهي، معلوم نيست چرا بايد اجماع «عابدان» و نه «عالمان» امت، حجت باشد. به‌ علاوه، در روايت دوم از قول رسول خدا صلّي الله عليه و آله خطاب به علي عليه السلام چنين آمده است که اگر قرار بود من کسي را به‌عنوان جانشين تعيين کنم، بهتر از تو وجود نداشت. از اين تعبير برمي‌آيد که سازنده روايت خواسته است بر اين نکته تأکيد کند که رسول خدا جانشيني براي خود نصب نفرموده است!

8. مسأله خلافت بعد از رسول خدا

سيوطي در تفسير آيه 44 سوره زخرف مي‌نويسد:
...عن على و ابن عباس قالا: کان رسول اللهI يعرض نفسه على القبائل بمکة و يعدهم الظهور، فإذا قالوا لمن الملک بعدک أمسک فلم يجئهم بشي ء، لأنه لم يؤمر في ذلک بشي ء حتى نزلت(وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ(، فکان بعد إذا سئل قال لقريش: فلا يجيبوه حتى قبلته الأنصار على ذلک .۱
اما شيعه معتقد است که مسأله جانشيني رسول خدا صلّي الله عليه و آله از ابتدا معلوم بوده است و جرياناتي مانند دعوت عشيره اقربين نيز بر اين نکته دلالت دارد. وانگهي، آيه مذکور در صدد بيان اين است که قرآن مايه يادآوري حقايق براي پيامبر و قوم اوست و معلوم نيست که ارتباط آن با جانشيني قريش چيست.

9. داستان خيانت حاطب ابن ابي بلتعه

سيوطي سبب نزول آيه اول سوره ممتحنه را از زبان اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مي‌کند که مشتمل بر جريان خيانت حاطب بن ابي بلتعه است، اما در ذيل اين روايت مي‌خوانيم که وقتي خيانت حاطب معلوم مي‌شود و عمر از رسول خدا اجازه مي‌خواهد که او را بکشد، ايشان چنين مي‌فرمايد:
... انه شهد بدراً و ما يدريک لعل الله اطلع على اهل بدر، فقال اعملوا ما شئتم فقد غفرت لکم و نزلت فيه(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاء تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ(.۲
به نظر علامه طباطبايي طبق اين خبر، حاطب به خاطر عملى که کرده بود، مستحق اعدام و يا کيفرى کمتر از آن بوده و تنها به خاطر شرکتش در بدر مجازات نشده است؛ در حالى که طبق روايات داستان افک، رسول خدا مسطح بن اثاثة را با وجود شرکتش در بدر، به دليل تهمت بر عايشه کيفر کرد. وانگهي، اين که خدا به اهل بدر بفرمايد «هر چه مى خواهيد، بکنيد که من شما را آمرزيده ام»، با هيچ منطقى درست در نمى آيد؛ زيرا مستلزم آن است که اهل بدر هر گناهى بکنند، آمرزيده اند و تکليف از آنان ساقط است. اين اشکال در مورد خود رسول خدا هم وارد مى شود؛ زيرا يکى از اهل بدر خود ايشان بود. پس بايد طبق اين روايت ايشان هم در ارتکاب هر گناه آزاد باشد که در اين صورت، کسي سخن ايشان

1.. همان، ج۶، ص۱۸.

2.. همان، ج ۶، ص۲۰۳.

صفحه از 130