همچنين در چند روايت ديگر، مصاديق اين آيه از زبان امام عليه السلام، عثمان، طلحه و زبير معرفي ميشوند. ۱
گفتني است که لازمه اين روايات، آن است که بپذيريم در ميان امام عليه السلام و آن افراد در دنيا غل و کينه وجود داشته و اگر هم بپذيريم که در آخرت اين کينهها برطرف ميشود، آيا شايسته نيست ببينيم در اين اختلافات حق با چه کسي بوده است؟
ـ در تفسير آيات نخست سوره تحريم نيز چنين روايتي از آن حضرت و ابنعباس آمده است:
... عن على و ابن عباس، قالا: و الله ان امارة أبى بکر و عمر لفي الکتاب وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا، قال لحفصة: أبوک و أبو عائشة واليان الناس بعدي فإياک ان تخبري أحدا.۲
ـ سيوطي در جايي ديگر، در فضيلت عثمان نيز از ايشان نقل ميکند که او از کساني است که قرآن در باره آنها ميفرمايد:
(الَّذِينَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِيمَا طَعِمُواْ إِذَا مَا اتَّقَواْ وَّ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّ آمَنُواْ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّ أَحْسَنُواْ وَ اللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ(.۳
اين گفتار با انتقادات شديد امام عليه السلام از عثمان ـ که بخشي از آن در نهجالبلاغه نيز آمده است ـ ۴ سازگار است، مگر آن که حمل بر تقيه شود.
ـ در فضيلت هر سه خليفه نيز از ايشان چنين روايتي نقل ميشود:
1.. همان.
2.. الدر المنثور، ج۶، ص۲۴۱.
3.. همان، ج۲، ص۳۲۱.
4.. مانند اين بخش از خطبه شقشقيه: «إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيهِ بَينَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يخْضَمُونَ مَالَ اللهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُه». ( نهج البلاغه، چاپ بنياد، ص۱۵)