ج. منشاء اين افسانه در روايات اهل کتاب
به احتمال زياد منشاء اين افسانه، داستاني است که در تلمود آمده است. اين داستان به اين قرار است که فرشتگان از گناهان انسان در زمين شکايت کردند. خداوند به آنان فرمود: اگر شما هم در زمين باشيد، به گناه مبتلا ميشويد. آنگاه، دو فرشته به نام «عزائل» و «شمهازاي» از خدا خواستند تا براي اثبات گناهکاري انسان و حفظ عصمت خود به ميان آدميان روند. دعوتشان اجابت شد. اما چون به زمين آمدند، شمهازاي فريفته زني به نام «اشتار» شد. او اسم اعظم خدا را از فرشتگان آموخت و به آسمان رفت. فرشتگان نيز با دختران آدميان ازدواج کردند و از آنان فرزنداني به هم رساندند. ۱ برخي از محققان غربي، مانند گيگر ۲ و تسدال ۳ نيز اصل اين افسانه را يهودي دانستهاند. در منابع يهودي مضامين مشابه ديگري هم هست؛ مثلاً در سفر پيدايش از توجه «پسران خدا» به «دختران آدميان» سخن گفته شده است؛ ۴ چنانکه دايرة المعارف يهود نقل ميکند در بخشهاي غير رسمي عهد عتيق (موسوم به «آپوکريفا») نيز آمده است که پسران آسمان (يا بهشت) ـ که متعلق به فرشتگان نگهبان بودند ـ دلبسته دختران آدميان شدند و دويست تن از آنان به رهبري شمهازاي سوگند خوردند که مقصود خود را پي بگيرند. ۵ . همچنين در اين کتاب، به فرشتگاني که به زنجير آويخته شدهاند، اشاره شده است؛ چنانکه در کتاب پنجاهه (jubilees) نيز اشاره مشابهي وجود دارد. ۶ همچنين در عهد جديد نيز چنين آمده است:
زيرا هرگاه خدا بر فرشتگاني که گناه کردند، شفقت ننمود، بلکه ايشان را به جهنم انداخته به زنجيرهاي ظلمت سپرد تا براي داوري نگاه داشته شوند... . ۷
همچنين در رساله يهودا در عهد جديد از زبان مسيح چنين ميخوانيم:
فرشتگاني را که رياست خود را حفظ نکردند، بلکه مسکن حقيقي خود را ترک نمودند، در زنجيرهاي ابدي در تحت ظلمت به جهت قصاص يوم عظيم نگاه داشته است. ۸
با توجه به آن که برخي از محققان اين سخن را اشاره به همان آيات باب ششم سفر پيدايش ميدانند، ۹ بايد گفت مراد از «پسران خدا» فرشتگاناند.
گفتهاند که بت مشهور عزي در عرب جاهلي لقب زهره بوده است ۱۰ و چون زهره الهه زيبايي و طرب بوده، واژه «زهره» در عربي به معناي سپيدي، زيبايي و شادي است. ۱۱
1.. The original sources of the Quran, pp ۹۶ـ۹۸; The Encyclopedia of Islam, vol.۳, p ۲۷۲.
2.. The Encyclopedia of Islam, vol.۳, p ۲۷۲.
3.. The original sources of the Quran, ۹۶.
4.. سفر پيدايش، باب ششم، آيه ۲.
5.. Judaica, vol. ۲, p ۹۶۶
6.. رساله دوم پطرس، باب۲، آيه ۴.
7.. رساله يهودا، آيات ۵ ـ ۶.
8.. عيسي اسطوره يا تاريخ، ص۹۰.
9.. في طريق الميثولوجيا عند العرب، ص۷۶.
10.. همان، ص۸۹.