جبري يا اختياري بودن «ايمان و کفر» از ديدگاه فخر رازي و علاّمه طباطبايي در مفاتيح الغيب و الميزان
عبدالحسين کافي
چکيده
قدمت جبر و اختيار در افعال انسان، به دورههاي آغازين مباحث کلامي در تاريخ بشر برميگردد. در اين ميان، جبري يا اختياري بودن ايمان و کفر، از جايگاهي بس رفيع برخوردار است. اين موضوع، ذهن انديشمندان بسياري را به خود مشغول داشته و هنوز هم مَطمح نظر متكلّمان ميباشد. فخر الدين رازي و علاّمه طباطبايي، دو بزرگ انديشه اشعري و امامي، در جاي جاي آثار خود، به اين موضوع پرداخته، و ابعاد گوناگون آن را کاويدهاند. آن چه را اين دو، در تفاسير خود، بيان کردهاند، از جامعترين پژوهشهاي ژرف در اين زمينه است. طبق مباني اين دو دانشمند، رسيدن فخر رازي به جبري بودن ايمان و کفر، و دستيابي علاّمه طباطبايي به «امر بين الامرين» در اين زمينه، امري قابل پيشبينى است.
کليد واژهها: جبر، اختيار، ايمان، کفر، قدرت، مشيت، قرآن.
مقدمه
جبر و اختيار، از مسائل مهم علم کلام و فلسفه بوده و درباره افعال انسان است. موضوع بحث در اين مسئله، افعال ارادي بندگان، مانند خوردن، خوابيدن و سخن گفتن است، نه امور تکويني، مانند کوتاهي و بلندي قد؛ و نه افعال طبيعي بدن انسان، همچون جريان خون و ضربان قلب و حرکات پلک چشم؛ و نه افعال اضطراري، مانند حرکت دست مرتعش و سقوط بدون اراده و اختيار شخص از مکاني بلند؛ زيرا اين افعال و امور، بنا بر اتفاق آراي متنازعان در اين مسئله، از اختيار و اراده انسان