«پس آيا تو مردم را ناگزير ميکني که بگروند؟»، يعني بعد از اين که بيان کرديم که امر مشيت مربوط به خداست و او ايمان همه مردم را نخواسته است، پس قطعاً به اختيار خود ايمان نميآورند، مگر اين که تو آنان را مجبور و وادار به ايمان کني و من اين کار را نميپذيرم. پس تو توان اين کار را نداري و من ايماني که چنين باشد را نميپذيرم (همان).
از مقايسه نظرهاي فخر رازي، معتزله و علاّمه، اين گونه برداشته ميشود که مرکز ثقل گفتار فخر و بقيه اشاعره، تثبيت قدرت مطلقه خداوند است (تفسير الفخر الرازي: ج 17 ص 173)، و در نزد معتزله، نفي اجبار و بيفايده بودن ايمانِ جبري (همان)، و يا مشيت حکيمانه خداوند، در اعطاي اختيار به انسان ( الکشاف: ج 3 ص 398) ميباشد. علاّمه، گرچه مشيت مطلقه خداوند را از اين آيه استفاده ميکند، اما اين برداشت، او را به ورطه جبر، فرو نميغلطاند، بلکه معتقد است، ايماني که خداوند از انسانها خواسته، ايمانِ ناشي از حسن اختيار است ( الميزان: ج 10 ص 126).
تحليل و بررسي:
به طور خلاصه، سه نظر در اينجا مطرح است: 1. نظر معتزله 2. نظر اشاعره 3. نظر شيعه
نظر معتزله:
دومين اصل از «اصول معتزله»، «عدل» است و هدف از تأسيس اين اصل، باز شناسي کارهايي است که بر خداوند رواست، از آنچه شايسته حق تعالي نيست. يکي از آثار مترتّب بر اصل «عدل» اين است که «فعل انسان»، کار خود اوست، نه فعل «خالق انسان»؛ زيرا کارهاي بندگان، برخي، «حَسَن»، و برخي ديگر، «قبيح» است، و اگر «فاعل»، خداوند باشد، لازمهاش اين است که خداوند، «فاعل قبيح» باشد، سپس بايد گفت: «با توجه به اين که فاعل، خداوند است، مجاز است که کار قبيح، قبيح باشد» (رک بحوث في الملل و انحل: ج 3 ص 293 – 316). از اين رو، بزرگان معتزله، مانند جبايي و قاضي، در ذيل اين آيه، مشيت را به معني «جبر» ندانستهاند؛ زيرا لازمهاش آن است که ايمان صادر شده از عبد، «اجباري» باشد و چنين ايماني، نفع و فايدهاي براي چنين مؤمني نخواهد داشت (ر ک تفسير الفخر الرازي: ج 17 ص 173).
نظر اشاعره
اشاعره، و نيز اهل حديث، معتقدند که همه موجودات، به مشيت خداوند حادث ميشود (همان ) و يک دسته از موجودات، افعال انسان است. اشعري و بقيه اشاعره، براي اين ادعا، دلايلي را آوردهاند (رک: همان: ج 2 ص 115 ـ 125). يکي از دلايل عمده اشاعره، اين است که اگر انجام افعال به بندگان نسبت داده شود، «توحيد در خالقيت» مخدوش خواهد شد، و «قدرت خداوند»، محدود خواهد بود، در حالي که قرآن ميفرمايد: «خداوند شما و آنچه را انجام ميدهيد، آفريده است» (صافات: آيه 96) و «آيا آفرينندهاي جز خدا موجود هست؟!» (فاطر: آيه 3). ۱
1.. براي اطلاع بيشتر رجوع کنيد به: الإبانة: ص۲۰ ؛ فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامي: ج ۲ ص ۸۳ ـ ۹۳.