جبري يا اختياري بودن « ايمان و کفر » - صفحه 40

حاصل نمي‌گردد. پس از آن، ذکر کرد که پليدي، جز به آفرينش و تکوين او به وجود نخواهد آمد، و پليديي که مقابل ايمان است، جز کفر نخواهد بود. پس دلالت اين آيه، بر اين‌ که کفر و ايمان از خداست، ثابت مي‌شود ( تفسير الفخر الرازي: ج 17 ص 175).
بيان علاّمه در ذيل آيه 100 اين سوره، از سويي، قدرت مطلق پروردگار را تثبيت مي‌کند، و از سوي ديگر، ايمان و هدايت‌يابي را اختياري مي‌شمرد، و ريشه اضلال خداوند را، در عملکرد بندگان مي‌جويد:
ايمان اختياري به خدا و راهيابي به سوي او، امري از اموري است که در تحققش نيازمند سبب ويژه خود است، و اين سبب، به ايجاد مُسبّـِب آن در جهان، جز به اذن خداوند سبحان، اثر و تصرّف ندارد، اما خداوند سبحان، پليدي و گمراهي را براي اهل عناد و انکار نهاده، و اذن به ايمان آوردن آنان نمي‌دهد و اميدي براي خوشبختي آنان نيست، و اگر خداوند تعالي، درباره ايمان آوردن، به کسي اذن دهد، به ايمان آوردن غير آن تکذيب‌کنندگان، اذن خواهد داد. پس آيه «وما کان لنفس أن تؤمن الاّ بإذن الله»، حکمي عام و حقيقي است که تملک نفس‌ها را نسبت به ايمان به اذن خداوند موکول مي‌سازد، و «يجعل الرجس...»، استعداد حاصل شدن اذن پروردگار را از کساني که تعقل نمي‌کنند، سلب مي‌کند. پس غير آنان باقي مي‌مانند ( الميزان: ج 1 ص 127).
۴. قُلْ آمِنُواْ بِهِ أَوْ لاَ تُؤْمِنُواْ إِنَّ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ سُجَّدًا(اسراء: آيه ۱۰۷) ؛ بگو: [چه] به آن ايمان بياوريد يا نياوريد، بي‌گمان کساني که پيش از [نزول] آن دانش يافته‌اند، چون [اين کتاب] بر آنان خوانده شود، سجده‌کنان به روي در مي‌افتند.( برداشت فخر، نسبت به صدر اين آيه، آن است که:
خطاب به کساني است که آن معجزات بزرگ را پيشنهاد کردند، «از باب تهديد و انکار [رويکرد آنان]»، يعني خداوند متعال بينات و دلايل را آشکار نمود، و عذرها را برداشت. پس هر چه را مي‌خواهيد، برگزينيد!! ( تفسير الفخر الرازي: ج 21 ص 69) .
همان گونه که معلوم است، به نظر فخر، اين بخش از آيه، درصدد امر حقيقي نيست تا اختيار مخاطبان در ايمان آوردن از آن استنباط شود (رک همان: ج20 ص 52). البته نظر فخر، درباره جبري بودن ايمان، در ذيل آيات پيشين، هنوز از خاطر ما پنهان نگشته است.
علاّمه، در ذيل اين آيه، اصلاً متعرض آنچه درصدد آن هستيم، نگشته است. همچنين وي، در هيچ جاي ديگر از الميزان به اين آيه نپرداخته است.
۵. وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ...(کهف:آيه۲۹) ؛ و بگو: حق از پروردگارتان [رسيده] است. پس هر که بخواهد، بگرود و هر که بخواهد، انکار کند...(.

صفحه از 44