راهکارهای فهم حديث در کتاب الاربعون حديثاً (اربعين) شيخ بهايی - صفحه 6

لغت

بدون ترديد، نخستين گام فهم متن حديث، آگاهي از مفردات و واژگان غريب و ضبط دقيق آنها و سپس فهم ترکيبات آنهاست. به تعبير راغب اصفهاني ۱ واژه‌ها حکم آجرهاي يک ساختمان را دارند. به همين دليل، کتاب‌هايي با عنوان غريب اللغة توسط انديشمندان نگاشته شده است. از اين رو، مؤلّف در آغاز شرح و توضيح مفاد حديث، به اين مهم پرداخته است. در بحث واژگان غريب، صرفاً به ذکر معناي لغوي واژه بسنده نکرده، بلکه وجه تسميه آن را نيز بيان نموده است. براي نمونه مي‌توان به وجه تسميه حواريون، ۲ مکّه، ۳ يمين، ۴ بين يدي الناس، ۵ اشاره کرد. نکته‌اي که درباره معناي واژگان مهم است، توجه به مدلول آن در عصر اوليه اسلام و زمان صدور روايات از معصومان عليهم السلام است. چه بسا معناي واژه‌اي تحول پيداکرده باشد؛ به اين معنا که واژه‌اي در دوره‌هاي پس از صدر اسلام يا زمان ائمه عليهم السلام معناي اصطلاحي جديد براي آن وضع شود و اين معناي جديد در دوره‌هاي بعدي بر معناي اصلي و اوليه کلمه غلبه کند. طبيعي است که خواننده در برخورد با اين روايات از معناي اصلي و اوليه کلمه غافل باشد. ۶ شيخ بهايي به اين نکته توجه کرده و درباره معناي واژه فقه مي‌گويد:
منظور از آن، فهم مطلق نيست، زيرا مناسب مقام نيست و علم به احکام شرعي فرعي _ که از طريق ادله تفصيلي به‌ دست مي‌آيد ـ نيز منظور نيست؛ زيرا اين يک معناي مستحدث است، بلکه مراد از آن بصيرت در امر دين است. از اين رو، واژه فقه در روايات بيشتر به همين معناست. ۷
وي گاهي معناي اصطلاحي واژه‌ها را با استفاده از آيات و روايات توضيح مي‌دهد که معناي ترتيل ۸ و خشوع ۹ از اين نمونه است. در ضبط کلمات نيز توجه بايسته‌اي نموده و وجوه محتمل آن را به همراه هر يک بيان کرده است. ۱۰

صرف

زبان عربي از گروه زبان‌هاي صرفي و غير ترکيبي است؛ يعني براي توليد واژه‌هاي مختلف به منظور رساندن و افهام معاني متفاوت يا جديد بيشتر حرکات کلمه اصلي و مصدر را تغيير مي‌دهند و يا يکي دو

1.. المفردات في غريب القرآن، ص۱۰.

2.. همان، ص۱۱۸، حديث۱۸.

3.. همان، ص۱۲۱، حديث۱۹. ‎ٌْ

4.. همان، ص۱۶۰، حديث۲۶.

5.. همان، ص۱۸، حديث۳.

6.. علامه طباطبايي و حديث، ص۴۳؛ روش فهم حديث، ص۷۹.

7.. همان، ص۱۰، ۱۱، حديث ۱.

8.. همان، ص۶۵، حديث۹.

9.. همان.

10.. همان، ص۱۰۰، حديث۱۴؛ ص۱۳۳، حديث۲۱؛ ص۱۴۷، حديث۲۴؛ ص۱۸۶، حديث۳۲.

صفحه از 22