بدان که سبب گاهي در خود حديث نقل ميشود؛ مانند حديث سؤال جبرييل از ايمان و اسلام و احسان و غيره و گاهي سبب در حديث نقل نميشود يا در برخي از طرق آن نقل ميگردد و همين است که بايد مورد توجه قرار گيرد؛ مانند حديث:«أفضل صلاة المرء في بيته إلّا المکتوبة» و... . ۱
دکتر يحيي اسماعيل در مقدمه خود بر کتاب اسباب ورود حديث سيوطي، اين دو نوع تقسيمبندي بلقيني را به ترتيب، متصل و منفصل نام نهاده است، ۲ در اين جا به توضيح اين نوع تقسيمبندي ميپردازيم:
سبب ورود متصل
بدين صورت که سبب ورود حديث، در خود حديث نقل شود. برخي از راويان خود را ملتزم ميدانستند احاديثي را که از معصوم عليه السلام نقل ميکردند همراه با سببشان نقل نمايند، در منابع روايي نمونههاي فراواني را ميتوان از اين نوع احاديث يافت. امتياز اين نوع نقل آن است که به راحتي ميتوان از سبب ورود منقول در حديث، براي فهم درست از آن حديث بهره برد و از هر گونه سوء برداشت، جلوگيري شود؛ مانند:
ابو عبدالله عليه السلام گويد: مردي به پيامبر گفت: اي رسول خدا، چيزي به من ياد بده که اگر آن را انجام دهم، هم خدا و هم مردم مرا دوست بدارند. رسول خدا فرمود:
إرغب في ما عندالله يحبّک الله، و ازهد في ما عند الناس يحبک الناس 3 ؛
آنچه نزد خداست، آن را بخواه و دوست داشته باش! خداوند تو را دوست ميدارد و نسبت به آنچه مردم دارند، بياعتنا باش و از آن چشمپوشي کن! مردم تو را دوست ميدارند.
ابو جعفر عليه السلام گويد: گروهي از پياده روندگان، هنگامي که پيامبر آنها را ديد، از سختي راه رفتن به آن حضرت شکايت کردند. آن حضرت فرمود:
استعينوا بالنّسل 4 ؛
از تند رفتن و سرعت در مشي کمک بگيريد [تا زودتر به مقصد برسيد و کمتر خسته شويد].
عبدالله بن عمرو گويد: همراه رسول خدا از سفر مکّه به مدينه بر ميگشتيم تا اين که در راه به آبي رسيديم. وقت نماز عصر عدهاي جلو افتادند و با عجله وضو گرفتند. ما هم به آنان ملحق شديم و ديديم که [به خاطر عجله] آب به پشت پاهايشان نرسيده است. لذا رسول خدا فرمود:
1.. مقدمة ابن الصلاح و محاسن الاصطلاح، ص ۶۹۸، ۶۹۹.
2.. اسباب ورود الحديث، ص۲۰.
3.. تهذيب الاحکام، ج۶، ص ۳۲۸؛ المستدرك علي الصحيحين، ج۴، ص ۳۴۸.
4.. من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص ۲۹۵.