گونه‌‌شناسی، اعتبار و معايب سبب ورود حديث - صفحه 66

ب. سبب آن بعد از عصر نبوت:

همام بن حارث گويد: مردي عثمان را مدح مي‌کرد، مقداد ناراحت شد و بر زانوهايش نشست ـ (همام) گويد: او (مقداد) مردي تنومند بود ـ و شروع به سنگريزه پاشيدن بر چهره مداح نمود. عثمان خطاب به مقداد گفت: چه کار داري[ميکني]؟ گفت: رسول خدا فرمود: «إذا رأيتم المدّاحين فاحثوا في وجوههم التراب۱ ؛ هر گاه مداحان را [در حال مداحي] ديديد، به چهره‌هايشان خاک بپاشيد». ابن حمزه، بعد از ذکر سبب فوق مي‌گويد: «اين سبب، بعد از عصر نبوت است». ۲

نقد و بررسي نظريه«سبب ورود بعد از عصر نبوت»

همان‌طور که قبلاً گفته شد، اين نوع تقسيم‌بندي را ابن ناصرالدين دمشقي ارائه داده و ابن حمزه حسيني هم آن را پذيرفته است، ۳ ولي برخي در پذيرش اين نوع سبب ورود تأمل نموده‌اند. ۴ ابن حمزه حسيني همچنين بعد از ذکر سبب ورود بعد از عصر نبوت براي حديثي، ديدگاه استاد استادش، احمد شاهيني را درباره آن نقل مي‌کند که گفته است«در سبب ناميدن آن، جاي تأملي آشکار است». ۵
بنا بر اين، در ميان گذشتگان اين نوع سبب ورود مخالفاني داشته است. در ميان معاصرين هم دکتر محمد ابو شهبه آن را نپذيرفته و ضمن ردّ آن مي‌گويد:«حق آن است که مراد از سبب ورود، آن چيزي است که پيامبر به خاطر آن حديث را فرموده است، اما بعد از پيامبر چنانچه صحابي حديثي را بيان کند تا براي مناسبتي از مناسبات به آن استدلال نمايد، اين، سبب ورود ناميده نمي‌شود؛ بلکه به آن«سبب ذکر» گفته مي‌شود». ۶ همچنين در مثال‌هاي مذکور براي اين نوع سبب ورود، چيزي وجود ندارد که بيانگر سبب ورود بودن آنها باشد نهايت امر مي‌توان گفت آن اسبابي که براي اين دسته از احاديث ذکر شده، حاکي از شرايط، موقعيت، قراين و اسبابي است که صحابه آنها را به عنوان مصداقي از احاديث نبوي دانسته‌اند. به عبارت ديگر، اسباب مذکور با اجتهادات صحابه بر احاديث تطبيق داده شده‌اند.
علاوه بر اين، سبب ورود بعد از عصر نبوت را از آن جهت نمي‌توان به عنوان«سبب ورود حديث» به معناي اصطلاحي آن، تلقي نمود که اين نوع سبب ورود با هيچ‌کدام از تعاريفي که براي«سبب ورود حديث» ارائه گرديده است، همخواني ندارد.
بنا بر اين با توجه به آنچه بيان گرديد، اسبابي که بعد از دوران پيامبر براي برخي احاديث ذکر شده‌اند، شامل«سبب ورود حديث» اصطلاحي نمي‌شود و از دايره آن خارج است و نمي‌توان آثار و فوايدي که علما براي«سبب ورود حديث» ذکر کرده‌اند، بر اين اسباب مترتب ساخت. نهايت چيزي که درباره آنها مي‌توان گفت، اين است که صحابه با اجتهاد خود، اين اسباب را به عنوان مصاديقي از احاديث نبوي

1.. سنن الترمذي، ج ۴، ص ۱۷۶، ۱۷۷؛ سنن ابي داود، ص ۱۰۹۶.

2.. البيان‌ والتعريف‌ في ‌اسباب‌ ورود الحديث‌الشريف، ص ۷۱.

3.. همان، ص۹.

4.. همان جا.

5.. همان، ص۴۹.

6.. الوسيط ‌في‌ علوم ‌الحديث ‌و مصطلح ‌الحديث‌، ص ۴۶۸.

صفحه از 77