در ميان اهل سنت در باره اين نوع سبب ورود اختلاف نظر وجود دارد؛ برخي اصل سبب ورود بعد از عصر نبوت را به عنوان سبب ورود اصطلاحي ـ که منشأ تأثيرگذاري بر حديث باشد ـ قبول ندارند و قول راجح همين است. در مقابل، عدهاي ديگر آن را پذيرفته و لذا در فهم احاديث آن را معتبر و ملاک عمل ميدانند.
6 . اگر حديثي داراي دو نوع سبب ورود، يعني سبب ورود عصر نبوت و سبب ورود بعد از عصر نبوت باشد، در اين صورت، سبب ورودي که مربوط به عصر نبوت است، مورد قبول و عمل همگان است، اما سبب ورود بعد از عصر نبوت را تنها کساني که اصل اين نوع سبب ورود را قبول دارند، معتبر و ملاک عمل ميدانند.
7. آن دسته از احاديثي که داراي دو يا بيش از دو نوع سبب ورود عصر نبوت هستند، همه آنها مورد قبول و معتبر هستند و در فهم احاديث از آنها استفاده ميشود، مگر اين که با هم تعارض داشته باشند که در اين صورت، چنانچه تعارض آنها قابل رفع بود و بتوان ميان آنها جمع نمود، به همه آنها عمل ميشود. در غير اين صورت، هر کدام که ترجيح داده شود ملاک عمل و معتبر خواهد بود و در صورت عدم ترجيح، به هيچ کدام عمل نميشود و در آنها توقف صورت ميگيرد ۱ و براي فهم حديث از قراين ديگر استفاده ميگردد؛ زيرا فهم حديث منحصر در سبب ورود آن نيست، بلکه از طريق قراين ديگر هم، ميتوان به فهم درستي از آن نايل آمد.
در پايان اين مبحث مجدداً يادآوري ميگردد که موارد هفتگانه فوق، در صورتي مورد عمل قرار ميگيرند که قبل از هر چيز، صحت سبب ورود از نظر سندي و متني ثابت گردد؛ در غير اين صورت نيازي به مطرح کردن موارد فوق نيست.
معايب و آفتهاي سبب ورود حديث
نظر به اين که روايات مربوط به اسباب ورود حديث مانند ساير روايات، حدود يک قرن به صورت شفاهي نقل ميشد و به طور رسمي جمع آوري و تدوين نگرديد، راويان عمداً يا سهواً در آنها دخل و تصرفهايي نمودند و همين امر باعث خدشهدار شدن بخشي از اين نوع روايات گرديد. بنا بر اين، نميتوان به هر نوع سبب ورودي اعتماد نمود؛ بلکه از آنجا که سبب ورود جنبه روايي دارد و از اين نظر با حديث تفاوتي ندارد، بايد براي اثبات و صحت آن، کليه اصول و قواعد علم الحديثي را به کار برد و صحيح و سقيم آن را از يکديگر تمييز داد. مهمترين عواملي که باعث خدشه دار شدن و معيوب کردن روايات اسباب ورود گرديده است، به شرح زير است.
ضعف
مراد از ضعيف «حديثي است که صفات قبول را نداشته باشد». ۲ ضعف اسباب ورود، ممکن است مربوط به سند يا متن يا هر دوي آن باشد؛ ولي بيشتر، از ضعف سندي برخوردارند؛ مانند نمونههاي زير:
1.. همان، ص۹۱، ۹۲. با تلخيص و تصرف.
2.. الايضاح في علوم الحديث و الاصطلاح، ص ۹۷.