گونه‌‌شناسی، اعتبار و معايب سبب ورود حديث - صفحه 69

1. عبدالله بن عمر گويد: هنگامي که پيامبر به برتري و فضيلت( نماز خواندن) در سمت راست صف‌ها تشويق نمودند، مردم سمت چپ مسجد را رها کردند. اين جريان به عرض آن حضرت رسيد، ايشان فرمود: «من عمّر ميسرة المسجد کتب الله له كفلين من الأجر»۱ . حافظ عراقي سند آن را تضعيف نموده و ابن حجر عسقلاني گفته در سندش بحث است. ۲
2. عمربن خطاب گويد: پيامبر لشگري را روانه نجد کرد. آنان غنايم زيادي را به دست آوردند و زود برگشتند. يکي از کساني که همراه لشگر نرفته بود، گفت: هيچ لشگري را همانند اين لشگر نديدم که اين قدر زود برگردد و اين همه غنيمت هم بگيرد، پس (از سخن آن فرد) رسول خدا فرمود:
ألا أدلکم علي قوم أفضل غنيمة و أسرع رجعة قوم شهدوا صلاة الصبح، ثمّ جلسوا يذکرون الله حتّي طلعت الشمس، فأولئک أسرع رجعة و أفضل غنيمة.۳
ترمذي، حماد بن ابي حميد را ـ که همان ابو ابراهيم انصاري مديني است و در سند اين روايت قرار دارد ـ تضعيف نموده است. ۴

ارسال

اهل حديث گفته‌اند: «حديثي است که تابعي آن را بدون ذکر واسطه از پيامبر نقل کند». ۵ ولي اصوليين تعريف عام‌تري از آن ارائه داده‌اند و گفته‌اند: «حديثي است که غير صحابي آن را به پيامبر نسبت دهد». ۶
يکي از عيوب ديگري که سبب ورود حديث، با آن رو به روست، مرسل بودن آن است. ارسال روايت موجب ضعف آن مي‌شود و مرسل، خود، از جمله انواع حديث ضعيف ۷ به شمار مي‌رود. در مورد حجيت مرسل اختلاف نظر وجود دارد؛ برخي آن را به طور مطلق حجت دانسته و مي‌پذيرند و در مقابل، عده زيادي آن را حجت نمي‌دانند ۸ . اينک به ذکر چند مثال درباره سبب ورودهاي مرسل مي‌پردازيم.
1. ابو امامه گويد: عامر بن ربيعه از کنار سهل بن حنيف در حال غسل نمودن، گذشت و گفت: فرصتي مثل امروز( براي انتقام) و زدن پنهاني او تاکنون نيافته‌ام، لذا بدون درنگ او را از پاي در آورد؛ جسد او را نزد پيامبر آوردند و به ايشان گفتند: سهل از پاي در آمده است، پيامبر فرمود: چه کسي را متهم (به قتل وي) مي‌دانيد؟ گفتند: عامربن ربيعه. پس رسول خدا فرمود: «علام يقتل أحدکم أخاه، إذا رأي أحدکم من أخيه ما يعجبه فليدع له بالبرکة». ۹

1.. سنن ابن ماجة، ص ۲۴۴.

2.. البيان‌ والتعريف‌ في ‌اسباب ‌ورود الحديث‌ الشريف، ص ۵۸۷.

3.. سنن الترمذي، ج۵، ص ۳۲۸.

4.. همان جا.

5.. الايضاح في علوم الحديث و الاصطلاح، ص ۱۳۵؛ اصول الحديث و احكامه في علم الدراية، ص ۹۵.

6.. الايضاح في علوم الحديث و الاصطلاح، ص ۱۳۵؛ اصول الحديث و احكامه في علم الدراية، ص ۹۸.

7.. علوم‌الحديث ‌و مصطلحه، ص ۱۶۸.

8.. دراسات ‌في ‌علم‌الدراية (تلخيص‌ مقباس‌ الهداية‌)، ص ۷۱، ۷۲.

9.. سنن ابن ماجة، ص ۷۹۸، ۷۹۹.

صفحه از 77