تصحيحات علامه حلي نسبت به اسانيد و طُرُق از جمله اموري است که از سوي برخي علماي متأخر به عنوان توثيقي عام معرفي شده است. جناب يوسف بن الحسن بن المطهر الحلي، مشهور به علامه حلي (م726 ق)، در خاتمه کتاب رجالي خلاصةالاقوال، به ذکر برخي طرق روايات اقدام کرده و آنها را صحيح خوانده است؛ تصحيحي که فوايد رجالي فراواني را به دنبال دارد و در پي اثبات آن، گروهي از راويان مجهول الحال در جرگه ثقات وارد ميشوند. اين اقدام، عکسالعملهاي متفاوتي را در بين دانشمندان رجالي شيعه به دنبال داشته است؛ برخي آن را پذيرفته و فوايدي را برايش در نظر گرفتهاند و بعضي ديگر، به علت وجود اشکالاتي چند، آن را غير معتبر دانستهاند. در نوشتار پيش رو، پس از ذکر نظريات موافقان اين قاعده عام و مخالفان آن، و پس از بررسي مستندات اين توثيق و اشکالات وارده، در پي اثبات عدم اعتبار اين توثيق عام هستيم.
مستند توثيق
با کنکاشي در خلاصةالاقوال، جهت بررسي مبناي فوق، به منشأ اين نظريه دست مييابيم. علامه حلي در پايان کتاب، ضمن بيان هشتمين فايده از فوايد دهگانه رجالي، وقتي به بررسي طرق شيخ صدوق و شيخ طوسي ميپردازد، چنين مينويسد:
أن الشيخ الطوسي ذکر أحاديث کثيرة في کتاب التهذيب و الاستبصار عن رجال لم يلق زمانهم و إنما روي عنهم بوسائط و حذفها في الکتابين، ثم ذکر في آخرهما طريقه إلي کل رجل رجل مما ذکره في الکتابين و کذلک فعل الشيخ أبو جعفر ابن بابويه، و نحن نذکر في هذه الفائدة علي سبيل الإجمال صحة طرقهما إلي کل واحد واحد ممن يوثق به أو يحسن حاله أو وثق، و إن کان علي مذهب فاسد و لم يحضرني حاله دون من ترد روايته و يترک قوله، و إن کان فاسد الطريق ذکرناه، و إن کان في الطريق من لا يحضرنا معرفة حاله من جرح أو تعديل ترکناه.
سپس يکي يکي طرق شيخ طوسي و سپس شيخ صدوق را متذکر شده و حکم هر يک مبني بر صحيح، حَسَن، قوي و يا ضعيف بودن را ذکر ميکند:
فطريق الشيخ الطوسي في التهذيب إلي محمد بن يعقوب الکليني صحيحٌ و إلي أحمد بن إدريس وکذا إلي عليبن إبراهيم بن هاشم و کذا إلي محمد بن يحيي العطار ..وطريق الشيخ أبي جعفر محمد بن بابويه في کتاب من لا يحضره الفقيه إلي عمار الساباطي قويٌّ و... .
و طي چند صفحه به بيان وضعيت طرق روايي شيخ صدوق و شيخ طوسي پرداخته و در پايان مينويسد:
فهذا ما خطر لنا الآن من حال هذه الطرق في الکتب الثلاثة و قد تختلف طرق أخري في الکتب بيناها أيضاً إن حضرنا حال رواتها من جرح أو تعديل. ۱
علامه در اين قسمت، به بررسي بيست و هفت طريق از کتاب تهذيب الاحکام، بيست و شش طريق از کتاب الاستبصار و همچنين بيست و چهار طريق از کتاب منلا يحضره الفقيه پرداخته است. ۲ که در اين ميان، به تصحيح، تحسين، تضعيف يا تقويت اين طرق پرداخته است؛ مثلاً نوشته است:
1.. خلاصة الأقوال في معرفة أحوال الرجال ، صفحه ۲۷۵ تا ۲۸۱.
2.. اگر چه رؤوس طرق کتاب الفقيه بيش از سيصد و نود و چهار طريق است که برخي از آنها متعدد و برخي تکراري است.