داند، به او نگويد. 1
و بر مشورت كننده لازم است كه عمل به مشورت بكند و مخالفت نكند؛ چنانچه از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود كه: مشورت كردن با عاقل ناصح خير خواه، موجب ميمنت و مباركى و رشد و صلاح و توفيق حق تعالى است؛ پس هرگاه خيرخواه داناى عاقل، رأيى براى تو اختيار نمايد، زنهار مخالفت او مكن كه باعث هلاكت تو مى گردد. 2
و أيضاً از آن حضرت منقول است كه: مشورت كن با مردان عاقل پرهيزكار؛ زيرا كه ايشان امر نمى كنند تو را مگر به نيكى و زنهار كه مخالفت ايشان مكن؛ كه مخالفت داناى پرهيزكار، باعث فساد دين و دنياست. 3
و بايد دانست كه: طريق دوم از اين استخاره، يعنى آن كه اوّل طلبِ خير خود از خدا كند و بعد از آن، با برادران مؤمن مشورت نمايد، اتمّ و اكمل است از آن كه مشورت را به تنهايى بكند؛ و لهذا در بعضى از اخبار وارد شده است كه: مشورت با كسى مكن، تا آن كه اوّل، طلب خير از حق تعالى بكنى 4 و اين معنا محمول است بر مبالغه در باب اكمليّت قسم ثانى و الّا روايات بسيار دلالت مى كند بر جواز مشورت بدون استخاره.
و كيفيّت استخاره قبل از مشورت، از مفتاح دوم ظاهر شد؛ پس بايد كه اوّل، دعاهاى استخاره را كه سابق مذكور شد بخواند و اگر يكى از آن نمازها كه مذكور شد نيز به جاى آورد، بهتر است و بعد از آن مشورت با برادران مؤمن بكند و اگر اختيار نمايد طريقى را كه در بعضى از روايات، در خصوص استخاره پيش از مشورت وارد شده، نيز خوب است و آن دو طريق است:
اوّل: از حضرت صادق عليه السلام مروى است كه: هرگاه امرى را اراده كنى، پس با كسى مشورت مكن تا با خدا مشورت كنى. پرسيدند كه: چگونه با پروردگار خود مشورت كند؟
1.ر.ك: عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ج۲، ص۶۶، ح۲۹۶؛ بحار الأنوار، ج۷۲، ص۹۹، ح۸ و ص۱۰۲، ح۲۹.
2.ر.ك: المحاسن، ج۲، ص۶۰۲، ح۲۴؛ بحار الأنوار، ج۷۲، ص۱۰۲، ح۲۶.
3.ر.ك: المحاسن، ج۲، ص۵۹۸، ح۲؛ معاني الأخبار، ص۱۴۴؛ المقنعة، ص۲۱۶؛ فتح الأبواب، ص۱۳۶ و ۱۴۴.