فرمود كه: صد مرتبه بگويد: أستخير اللّه ، پس با مردم مشورت كند، تا خدا خير او را بر زبان هر كه خواهد جارى سازد. 1
دوم: ايضاً از آن حضرت منقول است كه: چون احدى از شما ـ يعنى شيعيان ـ خواهد كه چيزى بخرد يا بفروشد، يا داخل امرى بشود، پس اوّل خير خود را از حق تعالى سؤال كند، به آن كه بگويد: اللّهمّ إنّي اُريدُ أمراً، فإن كان خيراً لي في ديني و دنياي و آخرتي و عاجل أمري و آجله، فيسّره لي، و إن كان شرّاً لي في ديني و دنياي فاصرفه عنّي؛ ربّ اعزم لي على رُشدي و إن كرهته و أبتهُ نفسي. پس بعد از آن، با ده نفر از مؤمنان مشورت كن و اگر ده نفر نباشد، با پنج نفر دو نوبت و الّا با دو نفر پنج نوبت و الّا با يك نفر ده نوبت؛ چنانچه سابق، مفصّل مذكور شد. 2
مفتاح چهارم
در بيان استخاره به قرآن مجيد است ۳
بدان كه اين نوع از استخاره و همچنين انواعى كه بعد از اين، براى استخاره مذكور خواهد شد إن شاء اللّه تعالى، مخصوص جايى است كه تردّد ميان كردن و نكردن امرى باشد؛ پس در امور واجبه و محرّمه، بلكه مستحبّه و مكروهه نيز، هيچ يك از اين استخارات صورت ندارد، مگر در صورتى كه ترديد در افراد، يا خصوصيّات واجب، يا مستحب داشته باشد، مثل آن كه در باب حجّ واجب، هر گاه تردّد در يكى از طرق آن داشته باشد ـ مانند راه احسا و راه بغداد و راه شام ـ آن را
1.ر.ك: من لا يحضره الفقيه، ج۱، ص۵۶۲، ح۱۵۵۰؛ المحاسن، ج۲، ص۵۹۸، ح۲؛ المقنعة، ص۲۱۶؛ مكارم الأخلاق، ص۳۱۸؛ فتح الأبواب، ص۱۳۷؛ وسائل الشيعة، ج۸، ص۷۵، ح۱۰۱۱۶؛ بحار الأنوار، ج۸۸، ص۲۵۲، ح۱.
2.فتح الأبواب، ص۱۳۹ به اسنادش از اسحاق بن عمّار، از امام صادق عليه السلام ؛ بحار الأنوار، ج۸۸، ص۲۵۲، ح۳ به نقل از فتح الأبواب. و ر.ك: مفاتح الغيب، ص۴۲.
3.لازم به تذكّر است كه برخى از متقدّمين شيعه همچون: شيخ مفيد، ابن ادريس و محقّق حلّى در جواز استخاره، به غير از سه نوع گذشته كه در سه مفتاح گذشت در جواز استخاره به قرآن، تسبيح، بنادق، رقاع و يا اسماء جلاله، خدشه نموده اند؛ امّا اكثر اعاظم شيعه و اهل سنّت، چه از متقدّمين و چه از متأخّرين، آن را تجويز نموده و مستحسن دانسته اند؛ و به علاوه برخى از مشاهير فقهاى شيعه همچون شهيد ثانى و سيّد بن طاووس، قول به عدم جواز از گروه اوّل را به شدّت تضعيف نموده اند. ر.ك: مفاتح الغيب، ص۱۴.