مفتاح الفرج - صفحه 134

و مستند اين نوع از استخاره، دو روايت است، كه يكى از طريق شيعه روايت شده، وليكن اشتباهى در متن آن هست و ديگرى از طريق عامّه منقول است. ۱ وليكن در امثال اين امور، به احاديث ضعيفه و عامّيّه مستند شدن، قصورى ندارد و اين حقير شكسته، در امور مشتبهه كه حيرت در آن به هم رسيده، به اين عنوان استخاره نموده ام و بسيار بوده كه آياتِ مناسبه منطبقه بر آن واقعه آمده كه صريح در خوبى يا بدى بوده و آخر، خيريّت يا شرّيّت آن، به ظهور پيوسته. و اللّه تعالى هو الموفّق.
طريق دوم: از مفضّل بن عمر منقول است كه گفت: با جمعى از اصحاب در خدمت امام جعفر صادق عليه السلام نشسته بوديم، پس يكى از ايشان به خدمت حضرت عرض كرد كه: گاه هست اراده كارى مى كنيم، پس مصحف مجيد را بر مى داريم و حاجت خود را به خاطر مى آوريم و قرآن را مى گشاييم و بعد از آن به اوّلِ ورق اوّل نظر مى كنيم و به آن، استدلال بر نيك و بد حاجت خود مى كنيم؟ حضرت فرمود كه: مى دانيد كه به چه نحو بايد كرد؟ و اللّه كه نمى دانيد. گفتم: فداى تو شوم، چگونه بايد كرد؟ فرمود كه: هرگاه يكى از شما را حاجتى باشد و قصد آن داشته باشد، نماز جعفر را بجا آورد و دعايش را بخواند و چون فارغ شود، مصحف را بردارد و نيّت كند فرج آل محمّد را كه ظهور حضرت صاحب الامر عليه السلام در اين نزديكى خواهد شد و بگويد: اللّهمّ إن كان في قضائك و قَدَرك أن تُفرِّج عن وليّك و حجّتك في خلقك، في عامنا هذا أو في شهرنا۲هذا، فأخرج لنا۳آيةً من كتابك نستدلُّ بها على ذلك.
پس مصحف را بگشايد و هفت ورق را بگرداند و از پشت ورق هفتم، ده سطر بشمارد و نظر كند به سطر يازدهم، كه در آن جا امرى بر او ظاهر خواهد شد در آن مطلبى كه براى آن گشوده، پس مصحف را بر هم مى گذارد و بار ديگر براى حاجت خود قصد مى كند و مصحف مجيد را مى گشايد و به همان نحو كه مذكور شد، عمل مى كند، تا حاجت او ظاهر شود.۴

1.ر.ك: فتح الأبواب، ص۱۵۶ از امام شيخ خطيب مستغفرى سمرقندى در كتاب الدعوات؛ بحار الأنوار، ج۸۸، ص۲۴۱، ح۱ به نقل از فتح الأبواب. و ر.ك: مفاتح الغيب، ص۴۴.

2.مكارم الأخلاق: و شهرنا؛ فتح الأبواب: و في شهرنا.

3.مكارم الأخلاق و فتح الأبواب: + رأس.

4.مكارم الأخلاق، ص۳۲۴؛ فتح الأبواب، ص۲۷۷ هر دو بدون اسناد به معصوم عليه السلام ؛ بحار الأنوار، ج۸۸، ص۲۴۵، ف ذيل ح۵ به نقل از شيخ بهايى، از شهيد، به اسنادش از شيخ محمّدحسن طوسى، به اسنادش از احمد بن محمّد بن خالد برقى، از عثمان بن عيسى، از سيف، از مفضّل بن عمر؛ و ج۸۸، ص۲۴۱، ح۲ به نقل از فتح الأبواب. و ر.ك: مفاتح الغيب، ص۴۵.

صفحه از 165