إيضاح الأنباء في تعيين مولد خاتم الأنبياء و مقتل سيّد الشهداء(ع) - صفحه 170

شمع انجمن اين ديار، بل در دقيقه يابى و آداب دانىْ سواد العين هر سواد نزهت آثار. چون در شهور سنه هزار و صد و نود و نه به وطن باز آمدم و آن جناب از تعمير سُرَّ مَن رَأى در سنه هزار و دويست به تبريز مراجعت كرد، با وى انباز و هم راز شدم. قطع نظر از الفت و قرابت ظاهرى، در خدمت فضل پرورش ارادتى و صداقتى حاصل شد و رابطه روحانى متواصل. از پيوند اهل ديار بريدم و به صحبت بى نفاقش آرميدم ... .
والد ايشان ميرزا محمّدشفيع را كه اصل ايشان از معارف خراسان بود، دو فرزند نامى و دو خلف سعادتمند گرامى بود: ميرزا محمّدرفيع و ميرزا محمّدرضى.

اين يكى ادريس موسى مرتبتو آن دگر برجيس عيسى منقبت
اين يكى از فاضلان روزگارو آن دگر از منشيان سحر كار
لفظ او را نثره و شعرى رهينكلك اين را سحرها در آستين
گزارش حال رضىّ الدين عن قريب در صوادر احوال خاقان سليمان خصال و خسرو جمشيد اقبال ، رقم زد كلك گوهر نگار خواهد آمد.
در شهور سنه 1198 احمد خان بن مرتضى قلى خان دنبلى، بناى تعمير مشاهد متبركه سرّ من رأى كه سال ها مشهود ضمير مهرْ تنويرش بود نهاد و قريب دوازده هزار تومان زر مسكوك براى انجام و اتمام اين امر شگرف نزد آن جناب فرستاد و وى قريب دو سال در آن حدود متوقّف بود و به تتميم اين امر اشتغال مى نمود. و در تعمير مشاهد منوّره امام على النقى و امام حسن عسكرى و افراختن طاق و رواق امكنه عرشْ نطاق و بناى مسجد صاحب الامر و سرداب كه غيبت امام عليه السلام در آن مقام اتّفاق افتاده، مساعى جميله به تقديم رسانيد. قبله مسجد احمد مستنصر عبّاسى انحرافى داشت؛ اساس مسجد را از زمين برداشت و محراب را به وضع دايره هندى آراست و مسجد را تمام كرد.

صفحه از 259