است:
بزد پشت پا بر جهان خرابببرد از جهان آنچه بود آب و تاب
شفيع الورى هادى راه دينولىّ ولىّ خدا بو تراب
نبى را همو بود قائم مقامولى را همى بود نايب مناب
به هر امر و نهيش به ردّ و قبولبود مبتنى هر عقاب و ثواب
ز پير خرد چون نمودم سؤالز نقل شفيعا به حسن المآب
به تاريخ نقلش ز دار المحنبگفتا بگويم «هو النور غاب» (۱۳۰۱)
حضرت مرحوم حاجى ميرزا موسى آقا ثقة الإسلام، به تاريخ 1258 هجرى ولادت يافت و در عصر خود از جمله علماى طراز اوّل شهر تبريز بود كه سال ها در عتبات عاليات به تحصيل اشتغال داشت و مخصوصا در محضر عالم فاضل، آخوند ملاّ تقى هروى اصول فقه را تكميل و در محضر والد مرحومش حاجى ميرزا شفيع آقا ثقة الإسلام از كسب كمالات معنويّه و مراتب الهيّه بهره مند گرديده و استفاده كلّى نموده و مقام ارجمندى را احراز كرده بود. و در مجالس عمومى و خصوصى از القاى مطالب حقّه و نشر معارف الهيّه دريغ نفرموده، جلب توجّه عامّه و خاصّه را نموده بودند.
همچنين همواره به اقتضاى فطرت سليمه در مقام خيرخواهى نسبت به دولت و ملّت بوده، چنانچه در قضيّه رژى و انحصار دخانيّات كه تمام علماى شهر تبريز در رفع آن اتّفاق كرده بودند، ايشان نيز در حفظ حدود صلح بين دولت و ملّت مساعى جميله بذل نمود تا محذور مترقّب در سايه اتّحاد و يگانى تمامى علماى اعلام مرتفع گرديد.
در سال 1314 هجرى به واسطه تعرّض و گفتگوى يك نفر مسيحى به يك نفر طايفه نسوان از مسلمين فتنه اى توليد كرده مسيحى و ارمنى به قنسولگرى روس پناهنده شده، مفسدين دامنى به اين آتش زده و