إيضاح الأنباء في تعيين مولد خاتم الأنبياء و مقتل سيّد الشهداء(ع) - صفحه 178

سوق داده و پى بهانه مى گشتند كه انقلابى برپا كنند و آن را مجوّزى براى عمليّات و مداخلات خود قرار دهند .
عقلا و دانايانِ رموز مى دانستند كه مقصود اصلى ايشان چيست . اين بود كه آن مرحوم نيز عواقب امور را وخيم ديد و در آن موقع حسّاس، امر به سكوت و تأمّل نمود؛ زيرا نمى خواست طرف مقابل بهانه جويى كرده ، اقدامى بكند . ولى اشخاص مغرض و يا دوستان جاهل ، غافل از جريان امر بودند و مقابله با روس ها را اوّلين علاج دانسته و طرف شدن ايشان را سهل انگاشته و به حرف عقلا چندان وقعى نمى گذاشتند .
تا اين كه اواخر ذى حجّه 1329 در نتيجه پيچيدگى و بهانه جويى روس ها قهرا درگيرى به وجود آمد و جمعى از طرفين كشته و زخمدار گرديدند و از اوّل محرّم چند روز مجاهدان مشغول جنگ و جدال بودند و تا هفتم ماه مرحوم آقا به همراهى مرحوم امان اللّه ميرزا حكومت وقت و آقاى مشاور السلطان كارگزار و چند نفر از اكابر شهر مكرّر با قنسول روس و انگليس ملاقات و مذاكرات طولانى در باب اصلاح امر نموده و سعى و اهتمام كامل در خاموش كردن نايره فتنه و تعدّى ايشان به عمل آوردند .
و چون قضيه صلح و مسالمت، صرفه روس ها نبود ، اين بود كه بر مراتب تشدّد و سختگيرى خود افزودند و پس از رسيدنِ قشون جديد از روسيه كه دم پل آجى اردو زده و با حال بمباران به شهر وارد شده بودند و در باغ شمال تمركز داشتند، بالاخره شهر تبريز به كلّى در تحت استيلا و نفوذ ايشان واقع گشت و مجاهدان چاره اى جز گريختن و متوارى شدن نديدند .
تا اين كه در هفتم و هشتم ماه محرّم ، مرحوم شيخ سليم و ضياء العلما با دستيارى و ارائه طريق مسلمانانِ خوش فطرت! گرفتار شدند و آن

صفحه از 259