إيضاح الأنباء في تعيين مولد خاتم الأنبياء و مقتل سيّد الشهداء(ع) - صفحه 195

ايشان است .
امّا مسعودى پس از طريقه ايشان در مروج الذهب معلوم مى شود كه تا چه مقدار همراهى و موافقت با اهل سنّت مى كرده تا اين كه حالش بر جمعى مشتبه شده .
تا اين كه گويد :
امّا شيخ كلينى اگر چه ثقة الإسلام و فخر شيعه و كتابش در اعتبار بى نظير است ، امّا بر ناقد بصير پوشيده نيست كه ايشان در مقام ذكر تاريخ و مواليد و وفيات، معتنى به تحقيق و تميز صحيح از سقيم نبوده ؛ لهذا با آن اعتنا به ذكر سند در هر خبرى، در اين جا قناعت كرده به عبارت بعضى از مورّخين كه نزد ايشان حاضر بوده .
تا اين كه گويد :
و مؤيّدِ اين مطلب آن كه در روز هم با ايشان موافقت كردند آن كه دوشنبه بود و از غير ايشان نقل نشده ... الخ . ۱
مؤلّف حقير گويد : قول به دوازدهم از مسعودى به استناد كتاب الوصيه است ۲ نه قول او در مروج الذهب . و احتمال همراهى با اهل سنّت در إثبات الوصيه جارى نيست ، پس محملى ديگر لازم است .
و امّا فقره روز دوشنبه كه نسبت به اين دو شيخ جليل داده، سبق القلم بزرگى است كه از آن مرحوم سر زده ؛ زيرا كه كلينى روز ولادت را روز جمعه گرفته بلاترديد ؛ و مسعودى به عبارت على الأصح و شايد علاّمه مزبور غفلت كرده است از روز وفات به روز ولادت كه آن هر دو شيخ، دوشنبه دوازدهم را روز وفات گرفته اند .
و عجب در اين باب روايتى است كه شيخ صدوق محمّد بن على بن بابويه (المتوفّى سنه 380) در كمال الدين در باب اخبار يوسف يهودى بر صفات حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلمروايت كرده مرفوعا تا آن جا كه از جناب آمنه والده آن حضرت نقل مى نمايد كه متولّد شد رسول اللّه در عام الفيل ، دوازده شب رفته از شهر ربيع الاوّل

1.إثبات الوصية ، ص ۱۲۴ .

2.ميراث حديث شيعه (ميزان السماء) ، ج ۶ ، ص ۴۲۷ .

صفحه از 259