إيضاح الأنباء في تعيين مولد خاتم الأنبياء و مقتل سيّد الشهداء(ع) - صفحه 232

پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلمهجرت فرمود و نوبت نسى ء چنانچه گذشت به شعبان رسيده بود . پس آن را محرّم ناميدند و شهر رمضان را صفر گفتند و پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلممنتظر حجّة الوداع شد و خطبه خواند براى مردم و فرمود :
إنّ الزمان قد استدار كهيئته يوم خلق اللّه السماوات و الأرض... الخ ؛ و مقصود اين بود كه ماه ها بر مواضع حقيقى خود بازگشت و تصرّفات عرب در آنها ضايع شد و به اين جهت حجة الوداع حج اقوم ناميده شد . پس حرام گرديد نسى ء و مهمل شد ـ انتهى ـ . ۱
و صاحب دائرة المعارف در ذيل لغت «سنه» تفصيلى از علاّمه مقريزى نقل كرده و ترجمه اش اين است :
حج عرب در همه ازمنه سال اتفاق مى افتاد و آن هميشه دهم ذى حجّه بوده از عهد ابراهيم و اسماعيل عليهماالسلام و چون موسمْ گذشت، عرب متفرّق مى شد و به اماكن خود مى رفت و اهل مكّه در مكّه مى ماند و بر اين حال باقى بودند تا اين كه تغيير دادند دين ابراهيم و اسماعيل را . پس از آن خواستند حج نمايند وقت به دست آمدن امتعه خودشان . پس ياد گرفتند كبيسه را از يهود و عمل كردند به نسى ء و مباشر آن را قلمس مى گفتند و گفته اند كه عرب در هر 24 سال نه ماه كبيسه مى كرده اند . پس شهور آنها با ازمنه ثابت بود و تغيير نمى كرد و جارى بود به طريقه واحده و از اوقات خود نه مقدّم مى شد نه مؤخّر . و نسى ء اوّل براى محرّم بود كه صفر را به اسم او مى خواندند و ربيع الاوّل را به اسم صفر .
و از اين جا تا آخر مطابق قول ابو ريحان است تا آن جا كه ابو ريحان گويد :
تا اين كه پيغمبر، هجرت فرمود و حج در شعبان بود .
و بر ساير اقوال و اين كه حج در سال قبل از حجة الوداع در چه ماهى بوده و اين كه حج هميشه در دهم ماه ها بوده ، تعرّضى نكرده . و فخر رازى در تفسير آيه شريفه «إِنَّمَا النَّسِىءُ زِيَادَةٌ فِى الْكُفْرِ» ۲ گويد :

1.سوره توبه ، آيه ۳۷ .

2.ترجمه آثار الباقيه ، ص ۹۳ ـ ۹۴ .

صفحه از 259