أنوار (هدية) الكلام في ما رأيناه في هذا المقام - صفحه 524

كتب لي بعض الأشعار بخطه وكتب في مكتوبه : إنّي قلت هذه الأشعار ودائما أقرأ هذه الأشعار بالحرم الرضوية ، إنّي أذكر هذه الأشعار تيمنا وتبرّكا لاختتام هذا الكتاب و التوسّل إلى حضرة ثامن الأئمة عليه السلام لشفاعتي يوم الحساب وطبع هذا المختصر :

شكر و ستايش خداآمده ام بهر دعا
خدمت شاه دين رضاامام تاجدار من
عمّ بزرگوار من
* * *

امام هشتمين توئيقبله هفتمين توئي
شافع مذنبين توئيگشا گره ز كار من
عمّ بزگوار من
* * *

تا بروم سوى وطنخدمت شاه ذو المنن
شير خدا ابو الحسنگشا گره ز كار من
عمّ بزرگوار من
* * *

تو باب حيّ داوريتو وارث پيمبري
تو نور چشم حيدريگشا گره ز كار من
عمّ بزرگوار من
* * *

تا بروم سوى وطنگر بروم به خوشدلي
خدمت جدّ خود عليبسى خوش است اى ولي
عمّ بزگوار من
* * *

ز انبيا تو بهتريبه اوليا تو سروري
به ازكيا تو رهبريگشا گره ز كار من
عمّ بزرگوار من
* * *

من از نجف بيامدمبه شهرطوس خدمتت
بوسه زنم به تربتتفيض برم ز مرقدت
عمّ بزرگوار من
* * *

تا كه سعادتي برمخوشه برم ز نعمتت
امام تاجدار منگشا گره ز كار من
عمّ بزرگوار من
* * *

چه ياد غربتت كنمخوشم كه من به غربتم
بر سر خوان نعمتتغرقه بزم رحمتم
عمّ بزرگوار من
* * *

خسته ز رنج فرقتممست ز خم وحدتم
باده وصلت اي شهابُرده ز من قرار من
عمّ بزرگوار من
* * *

قسم به جدت اى شهانما به من ترحّمي
ز بحر جودت اى شهامرا بس است شبنمي
عمّ بزرگوار من
* * *

چو شبنمي به من رسدجهان شود به كام من
عطا شود مرام منگشا گره ز كار من
عمّ بزرگوار من

صفحه از 534