نگاهي نو به آيه نسخ - صفحه 10

برخى احکام قرآنى نمى بينيم، ليکن «نسخ» تلاوت آيات قرآن را، همانند «انساء» آن، اکيداً نفى مى کنيم.

2/4 معناى «اِنساء»

چنان که علاّمه بلاغى در تحليل «نُنْسِها» مى گويد:
«أَوْ نُنْسِها» ، به ضمّ نون اوّلى و سکون نون دوّم و کسر سين و حذف ياء (حرفِ علّه) ـ به دليل جزم و به علت عطف بر «ننسخْ» . «نُنْسِها» از نسيان و از «أنسى» با الف نرم (و منقلب از ياء) حرف علّه است، (مضارعش) «ينسي» با ياء در آخر آن (پس ناقص يايى است)، نه (مهموز و) از «نسي ء» و از «أنسأ ينسِئُ»، با همزه اى در اواخر کلمه؛ و چنانچه از گونه مهموز مى بود، جزم آن يا به سکون همزه مى شد و يا اگر همزه اش تخفيف مى يافت و مبدّل به ياء مى شد، جزمش به ياء مى شد (نه به حذف ياء)؛ زيرا حذف آن جايز نيست؛ زيرا حرف علّه نيست (که در حالت جزمى بيفتد) ( آلاء الرحمن في تفسير القرآن: ج1 ص227). ۱
پس اِنساء، مصدر باب افعال از مادّه «نسى» و به معناى «فراموشاندن و به فراموشى افکندن» است (صحاح اللغة: ج6 ص2508 ؛ معجم مقاييس اللغة: ص1025 و نيز مصادر مذکور در پى نوشت بعدى)؛ گاهى هم مجازاً به معناى ترک کردن به کار مى رود ۲ . «أو نُنسِها» عطف بر لفظ «نَنسَخْ» و مجزوم است.
در تفسير العياشي از عمر بن يزيد آمده که مى گويد:
از امام صادق( درباره اين سخن خداى متعال پرسيدم که: «ما نَنْسَخْ... أوْ مِثْلِها»؟ فرمود: ... مى فرمايد: هرگاه امامى را بميرانيم يا ياد او را به بوته فراموشى افکنيم، از صُلب او کسى همانندش را مى آوريم که (در نفع) بهتر از او باشد۳(تفسير العياشي: ج۳ ص۱۵۱ ح۱۸۳).

1.. متن عبارت وى: «أَوْ نُنْسِها» بضمّ النون الاُولى و سکون الثانية و کسر السين و حذف الياء ـ حرفِ العلّة ـ للجزم، بالعطف على «ننسخْ» و هو من النسيان و أنسى بالألف اللينة حرف العلّة، ينسي بالياء في آخرها، لا من النسي ء و أنسأ ينسِئُ، بالهمزة في الأواخر؛ و لو کان من ذلک، لکان جزمه بسکون الهمزة أو الياء إذا أبدلت ياء؛ إذ لا يجوز حذفها لأنّها ليست بحرف علّة».

2.. زمخشري، پس از تفسير نسى به فراموشى: «و من المجاز: نسيتُ الشي ءَ: ترکتُه» ( أساس البلاغة: ۴۵۵)، نيز ر. ک المحيط في اللغة: ج ۸ ص۳۸۵ (صاحب بن عبّاد اساساً معناى ترک را نياورد)، ازهرى: قال الليث: نسي فلان شيئاً کان يذکره... ما نَنسَخ من آية أو نُنْسِها عامّة القرّاء يجعلونها من النسيان. قال: والنسيان على وجهين: أحدهما على الترک... و الوجه الآخر من النسيان الذي ينسى» (معجم تهذيب اللغة: ج ۴ ص ۳۵۶۵) چنان که ملاحظه مى فرماييد ازهرى و ليث معناى اصلى نسى را فراموشى دانستند و سپس فراموشى را به مجازى و حقيقى تقسيم نمودند. نيز تحليل لغوى فخر رازى در پى نوشت بند ۶ خواهد آمد.

3.. علاّمه مجلسى در بيان معناى ذيل حديث: «نأتِ بخير منه مِن صُلبِه مثلَه»، مى گويد: «لعلّ الخيرية باعتبار أنّ الإمام المتأخّر أصلح لأهل عصره من المتقدّم، و إن کانا متساويين في الکمال، کما يدلّ عليه قوله: «مثلَه» (بحار الأنوار: ج۴ ص۱۱۶ ح۴۳)، و در جاى ديگر مى گويد: «لعلّ المراد أنّه خير بحسب المصلحة لا بحسب الفضائل» (بحار الأنوار: ج۲۳ ص۲۰۸ ح۱۰).

صفحه از 19