نگاهي نو به آيه نسخ - صفحه 6

ص80)، که مى پنداشتند، نزول شرايعى بر انبياى پيشين( و سپس نسخ و انساء آن با شرايع بعدى، کارى است محال، يعنى عبث و تهى از حکمت.
علاّمه بلاغى، درباره قرينيت سياق آيه مى گويد:
مناسبت سياق در آيه قبل، اشاره دارد به اين که، مضمون آيه چنين است: ـ گرچه بر مشرکان گران مى آيد که قرآن کريم با آياتش، همه کتاب هاى آسمانى و آياتشان را ـ در مقام تلاوت و ذکر و نماز و شريعت و هدايت و مانند اينها ـ منسوخ نمايد، چه رسد به اين که (ببينند برخى از) آن کتاب ها و آياتشان، چنان دستخوش تحريف و تغيير شده که حتّى اصلشان نيز در بوته فراموشى رفته است ـ به يقين قرآن از سوى خداى متعال نازل شده است؛ به لحاظ مصلحتى که در نزول آن هست، چنان که مى فرمايد: «هر آنچه از آيات را برداريم، يا آن را به بوته فراموشى افکنيم، بهتر از آن يا همانندش را مى آوريم» ( آلاء الرحمن في تفسير القرآن: ج1 ص227) ۱ .
قرينيت سياق و توجّه آيه به اهل کتاب از حديث ذيل نيز استفاده مى شود:
«هر آنچه از آيات را برداريم [نسخ کنيم]»، به اين صورت که حکمش را برداريم، «يا آن را به فراموشى سپاريم»، به اينگونه که رسم و صورتش را برداريم و حفظ آن را از دلها زايل گردانيم... سپس خداى متعال مى فرمايد: اى گروه يهود و تکذيب کنندگان محمّد( و منکران نسخ شرايع، «شما را سرپرستى نخواهد بود» که تأمين مصالح کارتان را عهده دار گردد «و نه ياورى» که در برابر خداوند شما را يارى نمايد و عذابش را از شما برطرف سازد ( التفسير المنسوب إلى الإمام العسکري(: ص491 ح311) ۲ .

1.. متن عبارت: «إنّ مناسبة السياق في الآية الّتي قبلها، لَتشير إلى أنّ المضمون هو أنّه ـ و إن کبر على أهل الکتاب نَسخُ کتب الأنبياء و آياتها بالقرآن و آياته في مقام التلاوة و الذکر و الصلاة و الشريعة و الهداية و غير ذلک، فضلاً عن أنّ تلک الکتب و آياتها قد حُرِّفت و بُدِّلت حتّى صارت حقيقتها نسياً منسياً ـ فإنّ القرآن مُنزَّل من اللَّه بحسب المصلحة التي اقتضت إنزالَه، و إنّه ما ننسخ من آية او نُنسِها نَأْتِ بِخَيرٍ مِنْها في الأثر؛ أَوْ مِثْلِها».

2.. متن حديث: «ما نَنْسَخْ مِنْ آيةٍ» بأن نرفع حکمها «أَوْ نُنْسِها» بأن نرفع رسمها، و نُزيل عن القلوب حفظها... ثمّ قال اللَّه تعالى: «وَ ما لَکمْ» يا معشر اليهود، و المکذِّبين بمحمّد(، و الجاحدين لنسخ الشرائع «مِنْ دُونِ اللَّهِ» سوى اللَّه تعالى «مِنْ وَلِي» يلي مصالحکم، إن لم يدلّکم ربکم للمصالح، «وَ لا نَصِيرٍ» ينصرکم من دون اللَّه، فيدفع عنکم عذابه (همچنين ر.ک البرهان في تفسير القرآن: ج۱ ص۳۰۱). گرچه ما تفسير منسوب به امام عسکرى( را از نظر سند و ساختار مجموعى رواياتش بسى ضعيف تر از آن مى دانيم که بتوان بدان استدلال نمود، ليکن رواياتش به عنوان مؤيد کارآيى دارند ؛ به ويژه اگر موافق با ظهور آيات و ديگر روايات هم باشند).

صفحه از 19