نگاهي نو به آيه نسخ - صفحه 9

ص 227)» ۱ ـ نيز نمايان شد. امّا اين که نسخ التلاوه را امرى باطل و داراى اشکال عقلى و نقلى دانست، سخنى بس استوار و متين است. ۲ لرحمن: ج1 ص48ـ71).

2/3 معناى «آية»

آيه، در لغت به معناى «علامت» و به معناى «سياهى و شبحِ چيزى»، و نيز به معناى «جماعت» . بعيد نيست که چون جماعت از چشم انداز دور، به صورت سياهى و شبح جمعيت، جلب نظر مى کنند، بر آنان «آيه» اطلاق شده باشد. است ۳ . تمامى معانى استعمالى کلمه «آية» و مشتقّات آن در قرآن به معناى علامت و نشانه برمىگردد؛ خواه به معناى آيه قرآنى باشد، و يا آيات تورات و انجيل و ديگر کتب پيشين، و يا ديگر نشانه ها.
علاّمه بلاغى در اين باره مى گويد:
ما نَنْسَخْ مِنْ آيةٍ قرآن، از آنچه که در کتاب هاى الهى پيشين آمده، به آيه و آيات تعبير مى کند و کسانى را که آنها را تلاوت مى کنند مى ستايد؛ به عنوان نمونه در سوره آل عمران، پس از نکوهش اهل کتاب مى فرمايد: لَيسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْکتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيلِ وَ هُمْ يسْجُدُونَ و در سوره مريم، پس از ذکر پيامبران و صالحان پيشين، مى فرمايد: إِذا تُتْلى عَلَيهِمْ آياتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُکيا، فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ ـ تا آخر آيه ـ و در سوره زمر، آيه 71 مى فرمايد: أَلَمْ يأْتِکمْ رُسُلٌ مِنْکمْ يتْلُونَ عَلَيکمْ آياتِ رَبِّکمْ ( آلاء الرحمن في تفسير القرآن: ج1 ص226).
به قرينه سياق و با چنين شمولى از معناى واژه «آية» در لغت و کاربرد قرآنى، قدر متيقّن از آن، آيات تورات و انجيل و ديگر کتب پيشين است. ليکن مفاد آيه، اختصاص به آيات کتب پيشين ندارد؛ زيرا گرچه سياق مى طلبد که مفاد آيه قابل تطبيق بر موارد مقتضاى سياق باشد، ليکن اگر لفظ آيه داراى قابليت شمول و سعه دِلالى باشد، سياق آن را محدود نمى سازد. پس آيه با اطلاقش، به نوعى، آيات منسوخ قرآنى را نيز شامل مى گردد.
چکيده سخن اين که، به قرينه سياق، حکم و عبارت «ما نَنسَخ من آية» اوّلاً و بالذات، آيات منسوخ از کتب و شرايع سابق را شامل مى شود، ليکن به سان هر قضيه حقيقيه ديگر، اگر در قرآن و شريعت اسلام نيز نسخى واقع گردد، آن را هم شامل مى گردد. گرچه وجهى براى نفى نسخ

1.. متن عبارت وى: « و لامصداق لهذه الآية في آيات القرآن بعضها مع بعض».

2.. علاّمه بلاغى در فصل ۲ و ۳ از مقدّمه تفسيرش، طىّ تحقيقى مفصّل، افسانه نسخ تلاوت و اخبار حشويان را با بيانات و براهينى بس قوى و مستحکم، ابطال مى کند ( آلاء الرحمن: ج۱ ص۴۸ـ۷۱).

3.. ابن فارس، پس از آن که مادّه أى ى را در اصل به معناى تعمّد مى گيرد، مى گويد: «يقال: تآييتُ، و أصله تعمّدتُ آيته و شخصَه... و قالوا: الآية: العلامة... قال الأصمعي: «جاء القوم آية الرجل: شخصُه». قال الخليل: «خرج القوم بآيتهم: أي بجماعتهم... و منه آية القرآن، جماعة حروف» (معجم مقاييس اللغة: ص۱۰۱).

صفحه از 19