اما صبر مؤمن، فجايع را براي او آسان ميکند و يا بهتر بگوييم براي او آسان جلوه ميدهد و اسباب رضايت مؤمن از زندگي را فراهم ميکند.
موقعيت سوم: آسايش
موقعيت ديگري که در زندگي براي مؤمن پيش ميآيد، رخاء به معناي آسايش است.
رخاء، از ريشه رخوة به معناي آساني (سراء) است و ضد آن ضراء به معناي سختي است (الصحاح تاج اللغة صحاح العربية: ج2 ص683).
معمولا آسايش براي انسان زماني حاصل ميشود که نيازهاي جسمي و روحي او برآورده شده باشد. در توضيح اين موقعيت ذيل اين حديث آمده که:
رخاء، وسعت روزي است (بحارالأنوار: ج64 ص329).
هنگامي که انسان در موقعيت سعه قرار دارد، نوعي آرامش، آسايش و فراغ بال را تجربه ميکند، و چون بيشترين دغدغه انسان، تأمين رزق و روزي است، اين قيد به وسعت و فراخي اضافه شده است. پس، رخاء موقعيتي است که در آن، آسايش، آرامش و راحتي به خاطر وسعت روزي حکمفرما است. در اينجا اين سؤال مطرح ميشود که واکنش منطقي و درست در اين موقعيت چيست؟
واکنش: شکر
واکنشي که امام صادق عليه السلام در اين موقعيت براي مؤمن سزاوار دانستهاند، شکر است. مؤمن، کسي است که در موقعيت آسايش و راحتي مثل وسعت روزي، شاکر باشد. شُکر در لغت، به معناي «شناخت و معرفت بر احسان (نعمت) و نشر آن» ( لسان العرب: ج4 ص423) ميباشد. همچنين به معناي حمد و ستايش زباني، عملي و اعتقادي است ( النهاية في غريب الحديث: ج2 ص493) بدين صورت که شاکر، منعم را به خاطر نعمتي که به او داده، اولاً: شکر زباني کند و بگويد: «الحمدلله و شکرا لله»، ثانياً: نفس خود را وقف در طاعت و بندگي او کند و ثالثاً: معتقد است که مُنعِم، مولي و سرپرست اوست. علماي لغت، براي فهم بهتر اين مفهوم، آن را در قالب يک صفت به اين گونه نيز شرح دادهاند:
شَکور در لغت، به حيواني گفته ميشود که با علف کم هم چاق ميشود. اين مطلب مثل اين است که شکر کرده است و در مثلهاي ما غذا به تنش گوشت شده است. شاکر بودن او در اين است که علامات اين خوردن و نتيجه آن در او ظاهر شده است ( لسان العرب: ج4 ص424)