جدال در قرآن - صفحه 100

... وَ مَا کنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً (کهف: آيه 51) ؛ من هرگز گمراه کنندگان را دستيار خود برنمي‌گزينم. (
امام صادق( بهره جستن از راه باطل در مناظره را، جدال غير احسن معرفي مي‌کنند و مي‌فرمايند:
... جدال به غير احسن آن است که، با مبطلي جدال کني، و او، باطلي را بر تو اقامه کند و تو نتواني آن را با حجت خدا دادي، رد کني؛ ولي با وجود اين، يا گفته او را انکار کني، و يا حقي را انکار کني که طرف مقابل براي باطلش از آن کمک گرفته است، و تو براي اين‌که، طرف مقابل حجتي عليه تو نداشته باشد، آن حق را انکار مي‌کني، به واسطه آنکه راه رهايي از آن را نمي‌داني... ( الاحتجاج: ج۱ص۲۱).
در اين‌جا ممکن است اين سئوال مطرح شود که، اگر بناست در اثبات مطلب حق و يا نقض مطلب باطل، از راه حق استفاده شود، پس چرا حضرت ابراهيم (، در جدال خويش، در مورد ماه، ستاره و خورشيد فرمود: «هذا ربي» ؛ اين سئوال را مأمون از امام رضا( پرسيد و امام عليه السلام در جواب فرمود:
اين سخن حضرت ابراهيم( بر طريق انکار و استخبار است، نه به صورت اقرار و اخبار (بحارالانوار: ج۱۱ ص۷۹ ؛ البرهان في تفسير القرآن: ج۲ ص۴۳۲ ؛ تفسير نورالثقلين: ج۲ ص۳۶۲).
يعني، حضرت ابراهيم( ابتدا سخن کفار را بيان کرد و سپس به نقض آن پرداخت، و در هنگام بيان کلام آنان، آن را نپذيرفته بلکه مانند اين بود که از آنها بپرسد: آيا اين خداي من است؟ و اين استفهام به صورت استفهام انکاري بود، نه به صورت خبر دادن از اعتقاد خويش.
4ـ جدال بايد سودمند باشد و مجادله کننده، وارد مناظره نگردد، مگر در مواردي که اميد تأثير در طرف مقابل وجود دارد ؛ اگر بداند که طرف مقابل، سخنش را نمي‌پذيرد و زير بار حق نمي‌رود، هر چند که خطا و اشتباه او کاملاً روشن باشد، مناظره با او جايز نيست.
5ـ شرايط زماني و مکاني، و وضعيت مجادل و مخاطب براي مناظره مناسب باشد (معرفت فطري خدا: ص100).
6ـ باتوجه به روايات زيادي که از جدال در مباحث ديني نهي شده، مي‌توان گفت فقط در هنگامي که ضرورتي براي مجادله وجود داشته باشد، بايد وارد بحث و مناظره شد.

صفحه از 107