1) ابعاد اقتصادي:
امام علي عليه السلام ميفرمايند:
البخيل خازنٌ لورثه.آدم بخيل، خزانهدار وارثان خود است (همان: ج۱ ص۴۴۴ ش۱۵۹۱).
و امام علي عليه السلام در جاي ديگر ميفرمايند:
عجبت للبخيل يستعجل الفقر الذي منه هَرَب و يفوته الغني الذي ايّاه طلب، فيعيشُ في الدنيا عيش الفقراء و يُحاسبُ في الآخرة حسابَ الاغنياء.در شگفتم از بخيل که فقر و نداري را که از آن گريزان است، به سوي خود ميشتاباند و توانگري و ثروتي که در پي آن است را، از دست ميدهد. او، در دنيا مانند تهيدستان به سر ميبرد و در آخرت همچون توانگران از او حسابرسي ميشود (ميزان الحکمه: ج۱ ص۴۴۴ ش۱۵۹۸).
نخست، به بررسي خصوصيات فقر و انسان فقير ميپردازيم؛ زيرا چگونه انسان بخيل در عين توانگري، فقير است، و اينکه فقر چه پيامدهايي را به دنبال دارد که به سبب آن موجب عدم آسايش ميشود؟! چطور ممکن است که انسان به سبب داشتن صفت بخل، فقير شود، درصورتيکه او به کسي نميبخشد و بايد روز به روز بر ثروت او افزوده شود؟! در ابتدا به احاديثي ميپردازيم که اين رابطه را کشف کنند، و سپس به بررسي معنا و مفهوم و تفسير واژه فقر
ميپردازيم تا بفهميم در نگاه معصومين عليهم السلام، انسان فقير کيست؟ آيا حوزه فقر، فقط به فقدان مال و ثروت اطلاق ميشود، يا نه، موارد ديگري را نيز در بر ميگيرد؟
در روايات، اشاره به دو نوع فقر شده است: الف) فقر اقتصادي ب) فقر وجودي و نفساني
الف) فقر اقتصادي
امام علي عليه السلام ميفرمايند:
أفقر الناس من قتّر علي نفسه مع الغني و السّعةِ و خلَّفه لغيره.فقيرترين مردم کسي است که با وجود توانگري و برخورداري، زندگي خود را بر خود تنگ گيرد، و مالش را براي کسي ديگر باقي گذارد (همان: ج۱۰ ص۴۶۶۶ ش۱۶۰۲۷).
در جاي ديگر ميفرمايند:
رُبَّ فقيرٍ أغني من کلِّ غنّيٍ.چه بسا فقيري که از هر توانگري، توانگرتر باشد (همان: ش۱۶۰۲۷).
اين روايات، خود، بيان کننده اين مطلب هستند که فقر به معناي فقدان پول و ثروت در زندگي نيست، و فرد در عين دارايي و داشتن مال و ثروت فراوان، ميتواند فقير باشد و با تنگ گرفتن زندگي بر خود و خانوادهاش و باقي گذاشتن آنها براي ديگران، فقيرانه زندگي کند. نقش