امام علي عليه السلام ميفرمايند:
مَن بخل بماله ذلّ و من بخل بدينه جلَّ.هر کس در مال خود بخل ورزد، خوار شود، و هر کس در دين خود بخل ورزد، سربلند گردد (ميزان الحکمه: ج۱ ص۴۴۲ ش۱۵۸۶).
بخش نخست روايت، مورد بحث ما هست. فردي که صاحب صفت بخل است، از روح سخاوت و بخشش بي بهره است و در عين بهرهمندي از ثروت، احساس بينيازي نميکند و دائماً عطش دروني او شعلهور است و احساس نياز شديدي دارد. به همين دليل، به مرور زمان خود را از دوستان و اقوام و حتّي جامعه کنار ميکشاند تا مبادا کسي از او طلب و يا درخواستي نمايد. اطرافيان فرد بخيل، به سبب اين ويژگي، از او فاصله ميگيرند و ارزش و منزلت او نزد آنها، از بين ميرود و حقير و ذليل خوانده ميشود، و دچار خواري و ذلّت اجتماعي ميگردد؛ گويا پول و مالش، به جانش بسته شده است، و مبادا که کمي از آنها اين طرف و آن طرف برود همه از او فاصله ميگيرند. در عين برخورداري از اقوام و خويشان و دوستان، تنها خواهد شد، و در عين دارايي، احساس نياز ميکند. همه اين عوامل، موجبات اضطراب و عدم آسايش را براي او فراهم ميسازد. همانگونه که امام صادق عليه السلام فرمودهاند:
من بريء من البخل، نال الشرف.هر کس از بخل برهد، به شرافت دست مييابد (همان: ش۱۵۹۰).
ميتوان گفت صفت بخل، مقابل صفت شرافت و بزرگواري است، و اين دو صفت با هم قابل جمع نيستند. هرگاه يکي از اين دو صفت نمايان شود، ديگري را کنار خواهد زد. انسان بخيل، به سبب بخل، شرافت و عزتش را از دست ميدهد، و دائماً از او به حقارت و ذلالت ياد ميشود و همين عاملِ عدم برخورداري از شرافت و بزرگي، موجبات عدم آسايش را براي او فراهم ميآورد. امام علي عليه السلام ميفرمايند:
بالبخل تکثُرُ المَسَبَّة.بخل ورزيدن، مايه دشنام بسيار ميشود (ميزان الحکمة: ج۱ ص۴۴۲ ش۱۵۸۷).
انسان بخيل، چون موجبات خواري و ذلّت را براي خود فراهم ميسازد، سبب دوري و جدايي جامعه و مردم از او و حتّي در مرتبه بالاتر، موجبات بدگويي و سبّ و دشنام را براي خود فراهم