روششناسی ابنمیثم بحرانی در شرح واژگان نهجالبلاغه
سال
/ شماره پیاپی
/
صفحه
55-74
چکیده :
شرح ابن میثم بر نهج البلاغه، علاوه بر جایگاه فلسفی و کلامی، از اهمیت لغوی نیز برخوردار است و بررسی ها و اشارات لغوی و بلاغی فراوانی در آن وجود دارد. از آنجا که مادۀ اصلی ادبیات، واژه است و فهم نیکوی هر اثر ادبی، نیازمند فهم واژگان آن است؛ ابن میثم نیز پیش از شرح کامل عبارات، با سبکی خاص، ابتدا به شرح معانی واژگان پرداخت هاست. مقالۀ حاضر، نظر به اهمیت ادبی و لغوی این شرح، با شیوۀ توصیفی تحلیلی و با استخراج نمونه هایی از این شرح، شیوۀ شارح را در شرح واژگان، مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که شارح در شرح واژگان، مقلّد صرف نبوده و تنها به ذکر معانی واژگان از منابع پیشین بسنده نکرده است؛ بلکه با رویکرد لغوی و نقدی به این امر پرداخته است. وی به معانی اصطلاحی، تفاوت های معناییِ واژگان متقاربالمعنی و اشتقاقات لغوی واژگان اشاره کرده و گاهی نیز به آیات قرآن، احادیث، اشعار و امثال عربی، نکات صرفی، نحوی و بلاغی استناد جسته است. شارح در برخی موارد با رویکردی نقدی، نظرات شارحان و مفسران پیشین را دربارۀ معانی واژگان مطرح کرده، به تأیید یا نقد آنها پرداخته و یا برخی را بر برخی دیگر ترجیح داده است.
کلیدواژههای مقاله :ابنمیثم؛ واژگان؛ اسلوب لغوی؛ اسلوب نقدی