آرمان‏شهر شيعي از منظر كليني - صفحه 436

درآمد

يكم: دين اسلام به عنوان شريعتى الهى ، توانست نظام اجتماعى، سياسى، فرهنگى و اقتصادىِ عرب جاهلى را در شبه جزيره عربستان بر هم بزند و به سوى ايجاد يك آرمان شهر دينى ، حركت كند. حاكميت اصلى در اين آرمان شهر ، از آنِ خداوند بود ؛ چرا كه آفرينش جهان هستى ، به اراده او رخ داده است . مردم پس از دريافت قوانين اين آرمان شهر ـ كه همگى «تنزيلى» بودند ـ ، مى بايست به آنها تن دهند و در جهت تحقّق اين آرمان شهر ، گام بر دارند. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به دليل منصب پيامبرى ، واجب الاتّباع بود و مردم چنين آرمان شهرى ، تنها هنگامى مى توانستند به بالاترين رتبه شهروندى (ايمان) دست يابند كه افزون بر تن دادن به داورى هاى او، در دل نيز از آنچه او حكم داده ، خشنود باشند.
دوم: پيامبر صلى الله عليه و آله پس از 23 سال حركت پيوسته در مسير ايجاد آرمان شهرى كه حاكميت اصلى اش از آنِ خدا و نماينده او باشد، در واپسين حجّ خويش ، تداوم بقاى آرمان شهر ياد شده را در تداوم حاكميت نماينده خداوند اعلام كرد و در غدير خم ، بنا بر وحى مستقيم الهى، امام على عليه السلام را حاكم گماشته از سوى خداوند معرّفى كرد . شهروندان آرمان شهر جديد نيز در آن لحظه ، پيش آمدند و با بيعت خود ، بر به تداوم آرمان شهر نبوى گردن نهادند .
سوم: رخدادهاى سريع پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله ، آينده آرمان شهرِ در حال پيدايش را بر هم زد. رأى بشرى ، جدا از نص و بيعت پيشين، به تكاپو افتاد تا خود ، مديريت آرمان شهر را به عهده بگيرد . در انتخاب مدير آرمان شهر، معيارهاى دينى و غيردينى ، دخيل شدند و آرام آرام ، قوانين الهى اى كه در عهد حضرت رسول صلى الله عليه و آله براى اداره آرمان شهر بر نهاده شده بود ، با قوانين بشرى درآميخت و پس از چهار دهه، به قوانينى دنيايى ـ بشرى ، بدل گشت و با فاصله گرفتن مديريت آرمان شهر از عصر حضرت

صفحه از 456