خود ، از باورمندان جهان بينى توحيدى است ـ ، با كمك خرد و تعقّل خويش و برپايه استدلال هاى پيشين ، براى ردّ ديدگاه دهريون ، اين اصول را اثبات مى كند:
1. بايد در برنامه مدبّرانه عالم خلقت ، گروهى از مردمان (اكثريت) ، خردمند آفريده شده باشند تا بتوانند مسئوليت هاى بزرگى را كه در سايه قوانين الهى تنظيم شده ، بپذيرند ۱ و به سوى تشكيل آرمان شهر الهى حركت كنند.
2. اگر اكثريت يا همگى مردمان ، خردمند و سالم آفريده نشوند ، آفرينش انسان بيهوده خواهد بود ۲ و اين ، به تدبير الهى آسيب مى زند.
3. اين گروه فراگير يا غالب در ميان مردمان ، براى پى بردن به وجود خالق جهان و شناخت يگانگىِ او از طريق گونه هاى فراوانى از نعمت ها و دلايل و نشانه ها كه ايشان را به سوى تسليم در برابر حاكميت خداوند دعوت مى كند ، ۳ نيازمند عقل و خردند.
4. آن ها براى درك حاكميت خدا بر خود و ربوبيت او بر جان خويش نيز ، به همين ابزار (خرد) ، نياز دارند . ۴
5. خداوند حكيم ، ايشان را به شناخت خود دعوت كرده تا مبادا او و دين او و قوانينِ نازل شده از سوى او را ندانند و نشناسند. از اين رو ، در آياتى مانند : «أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لَايَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلَا الْحَقَّ»۵ و نيز «بَلْ كَذَّبُواْ بِمَا لَمْ يُحِيطُواْ بِعِلْمِهِ»۶ ناآگاهى نسبت به خود و به دين و قانون خود را مباح نكرده و نكوهيده است ؛ چرا كه چنين جمعيتى نادان و ناآگاه را توان حركت به سوى آرمان شهر دينى نيست. ۷
1.همان جا : «فوجب فى عدل اللّه عز و جل و حكمته أن يحصّ من خلق من خلقه خلقةً محتمله للأمر والنهى» .
2.همان جا : «... لئلا يكونوا سدى و مهملين» .
3.همان جا : «و ليعظّموه و يوحّدوه ويقرّوا له بالربوبية و ليعلموا أنّه خالقهم و رازقهم إذ شواهد ربوبيته... تدعوهم إلى توحيد اللّه » .
4.همان جا : «و تشهد على أنفسها لصانعها بالربوبية و الإلهيّة ...» .
5.سوره اعراف ، آيه ۱۶۹ .
6.سوره يونس ، آيه ۳۹ .
7.الكافى ، ج ۱ ، ص ۶ : «فندبهم إلى معرفته لئلا يبيح لهم أن يجهلوه ويجهلوا دينه وأحكامَه ...» .