نگاهي به طبيعت در احاديث "الكافي" - صفحه 408

با اين حال و با توجّه به اهتمام اسلام به حفظ و تقديس طبيعت ، در منابع روايى ما آمده است كه اهل بيت عليهم السلام از سوگند خوردن به طبيعت ، پرهيز مى كردند ؛ چون اين امر ، طبيعت را جاى خدا قرار مى داد. از امام باقر عليه السلام پرسيده شد : آيا سوگندهاى خداوند به شب و روز و ستارگان و... مى تواند سرمشق ما باشد؟ ايشان فرمودند:
إِنَّ لِلَّهِ عز و جل أنْ يُقسِمَ مِن خَلقِهِ بِما شاءَ وَ لَيسَ لِخَلقِهِ أنْ يُقسِمُوا إلّا بِهِ ؛۱خداوند عز و جل صاحب اختيار است و مى تواند به نام هر مخلوق و پديده اى سوگند بخورد؛ امّا مخلوق او فقط بايد به نام او سوگند بخورد.
در حديث ديگرى از امام صادق عليهم السلام نقل شده است كه قسم خوردن به طبيعت، روش جاهليت بود ؛ زيرا قسم خوردن به آن را امرى بزرگ مى شمردند:
قالَ أبُو عَبدِ اللّهِ عليه السلام فى قَولِ اللّهِ عز و جل :«فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَ قِعِ النُّجُومِ»قَالَ : «كانَ أهلُ الجاهِلِيَّةِ يَحلِفُونَ بِها»، فَقالَ اللّهُ عز و جل :«فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَ قِعِ النُّجُومِ»قالَ : «عَظُمَ أمْرُ مَنْ يَحْلِفُ بِهَا» .۲
همچنين قسم خوردن به آن گناه شمرده شده است :
سَألتُهُ عَن قَولِ اللّهِ عز و جل :«فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَ قِعِ النُّجُومِ»، قَالَ : «أعْظَمَ إثمَ مَن يَحلِفُ بِها» .۳
اهتمام به طبيعت ، در همه اديانْ توصيه شده است. در آيين بودا، انسان ، جزء جداناپذير طبيعت است و اگر طبيعتْ آلوده شود، در نهايت ، انسان ها آلوده مى شوند. وقتى فرهنگ ها با طبيعتْ بيگانه شوند و انسان ها از نظام هاى طبيعى جدا شوند و نسبت به آنها حالت تهاجمى پيدا كنند، پيامدهاى منفى اى پديد مى آيد. وقتى طبيعت را پايمال كنيم، خودمان را پايمال مى كنيم. بوداييان اوّليه ، در جنگل ها و زير

1.الفروع من الكافى، ج۷، ص ۴۴۹ ؛ گزيده كافى، محمّد باقر بهبودى، ج۶، ص ۳۴۱.

2.الكافى ، ج ۷ ، ص ۴۵۰ ، ح ۴ .

3.همان ، ح ۵ .

صفحه از 434