فضيلت يا اخلاق ، حدّ وسط ميان افراط و تفريط است. هر حالت روحى ، يك حدّ معيّن دارد كه كمتر از آن و يا بيشتر از آن ، رذيلت و خودِ آن حدّ معيّن، فضيلت است. ۱
چهار . كانت: معروف ترين نظريه اخلاقى جديد در دو قرن اخير ، نظريه كانت است. خلاصه نظريه كانت را مى توان اين چنين تقرير كرد:
ـ ما ميان كارها فرق مى گذاريم . برخى را اخلاقى و برخى را غير اخلاقى و يا ضدّ اخلاقى تشخيص مى دهيم. كار اخلاقى، باارزش و شايسته ستايش است. كار ضدّ اخلاقى ، ارزش منفى و پايين آورنده دارد و شايسته نكوهش است و كار غير اخلاقى ، نه شايسته تحسين است و نه شايسته ملامت، نه باارزش است و نه ضدّ ارزش.
ـ كار باارزش، آن گاه باارزش است كه از روى اختيار و آزادى باشد . پس اگر از روى اجبار و اضطرار انجام شود ، فاقد ارزش است.
ـ كار باارزشى كه از روى اختيار و آزادى صورت مى گيرد، آن گاه باارزش است كه از اراده نيكْ ناشى شده باشد و اراده نيك ، اراده اى است كه از انگيزه نيكْ پديد آمده باشد و انگيزه نيك ، عبارت است از احساس تكليف.
ـ مقصود از تكليف چيست؟ مقصود از تكليف ، فرمانى است كه انسان از ضمير خود مى گيرد. اين فرمان ها دو گونه اند: برخى مطلق اند و برخى مشروط . فرمان مشروط ، فرمانى است كه ضمير انسان ، چيزى درباره رسيدن به هدف ، به انسان مى دهد. امر مشروط، ارشاد به يك «مصلحت» است، همچنان كه انتخاب هر وسيله اى براى رسيدن به غايت خاص ، مصلحت است ؛ ولى امر مطلق ، امرى است كه مشروط به هيچ شرط نيست ؛ فرمانى است كه ضمير به كارى مى دهد ، نه به عنوان مصلحت و يا به عنوان وسيله و راهى براى وصول به هدفى و غايتى ؛ بلكه صرفاً به عنوان يك وظيفه ، تكليف و مسئوليت. پس مقصود از تكليف ، عبارت است از فرمان بدون