نمى شنوند) ؛
دو . انحراف از اجتماع ؛ ۱
سه . ادراك يا تفسير نادرست واقعيت (توهّم ها، هذيان ها و ...) ؛
چهار . پريشانى و تنيدگىِ روانىِ شديد ؛
پنج . رفتار ناسازگارانه يا خودتخريبى (گذرهراسى، ۲ مصرف الكل) ؛
شش . خطرناك بودن ۳ (براى خود و ديگران) .
5 . بوچر ۴ و همكارانش (2008 م) براى تشخيص نابه هنجارى رفتار ، شش معيار زير را توضيح مى دهند:
يك . رنج بردن فرد ؛
دو . غير انطباقى بودن (انزواى اجتماعى، نياز به بسترى شدن و ...) ؛
سه . انحراف آمارى ؛
چهار . نقض معيارها و قوانين اجتماعى ؛
پنج . مزاحمت اجتماعى (ايجاد درد سر براى ديگران) ؛
شش . پيش بينى ناپذيرى و غير منطقى بودن .
6 . نولن ـ هوكسما ۵ (2008 م) ملاك هاى ديگرى را بيان مى كند :
يك . انحراف از معيارهاى فرهنگى ؛
دو . انحراف از معيارهاى جنسيتى ؛
سه . غير عادى بودن رفتار ؛