نخستين متفكّرانى كه در علم اخلاق ، تأليف مستقلّى داشته ، ابوالحسن عامرى (م 381 ق) از سردمداران تفكّر فلسفى قبل از ابن سينا در خراسان است كه بيشتر مطالب كتابش السعادة و الاسعاد فى السيرة الإنسانية ، اقتباس از آثار اخلاقى افلاطون و ارسطو است . او همچنين به تصوّف نظر داشته است.
ابن مسكويه (م 421 ق)، از معاصران ابو ريحان بيرونى و ابن سينا، در كتاب تهذيب الأخلاق و تطهير الأعراق خود، شيوه ارسطويى را بر مى گزيند و مسائل اخلاقى را به سبك و اسلوب فيلسوف يونانْ مطرح مى سازد.
آنچه وى در اخلاق ابراز داشته ، تركيبى است از آراى افلاطون و ارسطو و جالينوس و احكام شريعت اسلام ؛ البته انديشه هاى ارسطويى ، بر ديگر عناصر تفكّر در آثار وى غلبه دارد.
ابو حامد محمّد غزالى (450 ـ 505 ق) معروف ترين نويسنده و تحليلگر مباحث اخلاقى است. او با همه دشمنى و مخالفتى كه با ارسطو داشته، در كتاب معارج القدس فى مدارج معرفه النفس ، به روش فيلسوف يونانى، قواى سه گانه نفس انسانى (يعنى شهوت، غضب و عقل) و فضايل چهارگانه عفّت، شجاعت، حكمت و عدالت را به دقّت بررسى كرده و توضيح داده است. امّا در دو كتاب پرآوازه احياء علوم الدين و كيمياى سعادت ـ كه به زبان هاى تازى و فارسى در اخلاق هنجارى تأليف شده اند ـ با پذيرفتن سه نيروى سياه شهوت، غضب و علم براى قلب، تلاش كرده است كه مباحث خود را بر اساس موازين قرآن، احاديث پيامبر صلى الله عليه و آله و آراى عارفان و صوفيان ، تنظيم و تشريح كند. دو بخش مهلكات و منجيات اين دو كتاب ، درباره صفات اخلاقى ناپسند و پسنديده است.
دانشمند ديگر ، خواجه نصير الدين طوسى (597 ـ 672 ق) از نامدارترين علماى اسلام و اماميه است كه كتاب معروف اخلاق ناصرى را به عنوان شرح و تكميل كتاب تهذيب الأخلاق ، به نگارش در آورده است و مانند ابن مسكويه ، بيشتر مطالب را از اقوال