جلوه مسائل زنان، در « الكافي » - صفحه 361

نكرده است .
در روايتى كه چند نفر يهودى ، بر پيامبر وارد مى شوند و به جاى «سلام عليك» ، «سام عليك» مى گويند ، عايشه حضور دارد و در اين مورد ، اعتراض مى كند . با وجود حضور مرد بيگانه ، پيامبر وى را از حضور در جمع منع نمى كند . ۱
در روايت ديگرى از امام صادق آمده عليه السلام است :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به زن ها سلام مى كرد و آنها جوابش را مى دادند . اميرمؤمنان عليه السلام هم به زن ها سلام مى كرد ؛ ولى خوش نداشت كه به زن هاى جوان سلام دهد و مى فرمود : مى ترسم آوازشان مرا خوش آيد و در نتيجه ، به جاى اجر و ثوابى كه در پى آن هستم ، مرتكب گناه شوم .۲
از اين روايت نيز مستفاد مى شود كه زن ها آزاد بودند كه روى خود را باز بگذارند و با بُرقع ، بيرون نمى رفته اند ؛ وگرنه پيرى و جوانى آنان به نظر نمى رسيد . همچنين شنيدن صداى زن جز در موردى كه بيم گناه مى رود ، مجاز است .

3. تساوى زنان و مردان

تساوى زنان و مردان ، از اصولى است كه در اسلام ، فراوان بدان اشاره شده است . در اين كتاب ، غالبا هر قانون و اصلى كه آورده مى شود ، به صيغه «مذكّر» است كه صيغه غالب است و شامل همه مى شود ؛ يعنى هر حكمى كه آمده ، هم براى زنان است و هم مردان ، مگر در مواردى كه استثنا شده باشد .
در برخى احاديث نيز به طور غيرمستقيم به تساوى آنها اشاره شده است ، مانند شهادت دادن دو نفر براى اثبات مالكيت فدك براى حضرت فاطمه عليهاالسلام . چون ابوبكر ، متصدّى كار شد ، وكلاى فاطمه را از فدك بيرون كرد و فاطمه ، نزد او رفت و درخواست كرد كه آن را به وى ، بازپس دهد . به او گفت كه يك فرد سياه يا سرخ

1.همان ، ج ۶ ، ص ۵۲۱ .

2.همان ، ص ۵۱۹ .

صفحه از 366