حقيقت ايمان و كفر در« شرح اُصول الكافي » ازمنظر ملّا صالح مازندراني - صفحه 321

كسى از شما به حقيقت ايمان دست نمى يابد ، مگر اين كه دورترينِ مردم [از لحاظ ارتباط ظاهرى با او] را به خاطر خدا دوست داشته باشد و نزديك ترين مردم را براى خدا دشمن بدارد .۱
اين روايت و بسيارى ديگر از روايات مشابه ، دستيابى به حقيقت ايمان را تنها از راه عمل ، ميسّر دانسته اند و حتى در برخى از روايات ، ايمان بنده اى كه از صفات نيكو و عمل پسنديده تهى باشد ، نفى شده است ؛ بدان معنا كه ارزش ايمان هر شخص ، به ميزان عمل و ويژگى هاى رفتارى او بستگى دارد . از اين رو ، هر چه عمل آدمى نيكوتر و بهتر باشد، اعتقاد وى نيز راسخ تر و استوارتر خواهد بود و در نتيجه ، به كمال ايمان ، نزديك تر خواهد بود.

4 . جمع بندى و داورى

با توجّه به آنچه از ديدگاه هاى شارح در اين دو گفتار آورديم، مى توان نظرات وى را در باره ايمان و ارتباط آن با عمل ، در چند بند خلاصه كرد:
يك . مفهوم ايمان، امرى قلبى است ؛ بدان معنا كه هر گاه باور و اعتقاد به موارد خاصّى كه باور كردن آنها واجب و لازم است ، در قلب پديدار شد، ايمان نيز تحقّق مى يابد.
دو . بر اساس آنچه در بند اوّل آمد، جايگاه ايمان، قلب است.
سه . در كنار باور قلبى ـ كه از اركان اساسى ايمان است ـ ، اقرار لسانى نيز از شروط ايمان است ؛ البته آن گاه كه شرايطى چون تقيه ، در كار نباشد ، كه در آن صورت ، فرد مى تواند ايمان خود را پنهان نمايد.
چهار . باور و اقرار به يگانگى خدا و به رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و به ولايت ولىّ خدا، شرط است ؛ يعنى تصديق و باور اين سه در كنار هم ، سبب پيدايش ايمان و در

1.تحف العقول، ص ۳۶۹.

صفحه از 344