حقيقت ايمان و كفر در« شرح اُصول الكافي » ازمنظر ملّا صالح مازندراني - صفحه 326

رفتن ايمان مى گردد و شخص گناهكار تا زمانى كه توبه نكرده ، خارج از دايره ايمان شمرده مى شود و تنها عنوان «مسلمان» را مى توان در باره وى صادق دانست . در يكى از اين روايات، امام صادق عليه السلام ابتدا هر يك از مفاهيم ايمان، اسلام و كفر را چونان خانه هايى دانسته كه آدمى با شرايطى ، وارد اين خانه ها مى شود و با اين تشبيه ، به تبيين رابطه ايمان و گناه پرداخته است :
اگر بنده مرتكب يكى از گناهان بزرگ يا كوچكى شود كه خداوند بلند مرتبه از آنها نهى كرده است، از محدوده ايمان خارج مى گردد ، اسم ايمان از وى ساقط شده ، نام اسلام بر او ثابت خواهد ماند . اما چنانچه وى توبه كند و از خداوند طلب مغفرت نمايد ، به محدوده ايمان باز خواهد گشت و تنها انكار از روى عمد و حلال شمردن حرام خدا ، او را به كفر مى كشاند . اگر حلالى را كه مى داند حلال است ، حرام شمرد و يا حرامى را با علم به حرمت آن ، حلال شمرد و بدين مطلب اعتقاد ورزد، در اين جاست كه از اسلام و ايمان خارج شده ، وارد محدوده كفر مى گردد . 1
روايت دوم از دسته نخست روايات، از امير المؤمنين عليه السلام است كه چون پرسشگرى از رابطه ايمان و گناه پرسيده بود، آن حضرت به طور گسترده پاسخ اين سؤال را داده است . وى در اين گفتار نورانى و ارجمند، براى انبيا ، پنج روح را ثابت دانسته كه عبارت اند از : «روح القدس، روح ايمان، روح قوّت، روح شهوت و روح بدن» . به فرموده امام ، غير از روح القدس، ديگر روح ها براى مؤمن نيز وجود دارد . آن حضرت در ادامه ، كاركرد هر روح را ياد آور شده ، سپس به چگونگىِ درافتادن بنده در گناه با كمك روح قوّت و شهوت و بدن، پرداخته و مى فرمايد :
گاهى در روزگار توانايى و جوانىِ مؤمن ، حالاتى براى وى پيش مى آيد و آهنگ گناه مى كند ؛ روح قوّت او را بر مى انگيزد ؛ روح شهوت، گناه را براى وى زينت مى دهد ؛ و روح بدن ، او را به گناه مى كشاند تا آن كه وى را در گناه مى اندازد . آن

1.شرح اُصول الكافى، ج۸، ص ۸۵.

صفحه از 344