حقيقت ايمان و كفر در« شرح اُصول الكافي » ازمنظر ملّا صالح مازندراني - صفحه 331

دسته سوم از اين روايات، بازگشت ايمان به مؤمن را مشروط به هيچ شرطى ندانسته اند و تنها گفته اند كه با پايان يافتن گناه، ايمان به بنده باز مى گردد : اما در دسته نخست ، بازگشت ايمان را به توبه مشروط دانسته اند.
به نظر مى آيد كه روايات دسته اوّل ، ناظر به درجات ايمان بوده اند و روايات دسته سوم ، ناظر به اصل ايمان ؛ بدين معنا كه اگر بنده ، مرتكب گناه صغيره اى شد ، از محدوده ايمان خارج نمى شود ، ولى آن درجه از ايمان را كه پيش از گناه دارا بوده ، از دست مى دهد و به مرتبه اى پايين تر نزول مى كند. در اين حال ، تنها راه بازگشت به مرتبه بالاتر ، توبه است. اما اگر دست به گناه كبيره اى مانند زنا و شرب خمر بزند ، در هنگام گناه كردن ، نه تنها مرتبه اى را كه دارا بوده ، از دست مى دهد ، كه كاملاً از محدوده ايمان خارج مى شود . اما با پايان يافتن گناه ، گرچه به محدوده ايمان باز مى گردد، بازگشت به درجه ايمانىِ پيشين ، باز به توبه نياز دارد.
شاهد اين سخن ، آن است كه در روايات دسته سوم فرموده اند : زناكار در هنگام گناه ، روح ايمان را از دست مى دهد و پس از پايان گناه، ايمان ـ و نه روح ايمان ـ به او باز مى گردد ، و بر پايه تفسير منقول امام باقر عليه السلام ، روح ايمان نوعى موهبت از جانب خداست.
طبق اين روايت، شخصى معناى اين سخن پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را كه فرموده است : «اگر شخصى زنا كند ، روح ايمان از وى جدا مى شود» ، از امام باقر عليه السلام پرسيد. آن حضرت در پاسخ وى ، به آيه اى از قرآن اشاره كرد و فرمود :
اين ، همان قول و گفته خداوند است كه فرمود :«و آنها را با روحى از جانب خود ، تأييد كرد». روح [ ـِ ايمانى] كه از آنها جدا مى شود، همين روح است .۱
روشن است كه موهبتى بودن ، بيشتر با درجات بالاى ايمان تناسب دارد.
شاهد ديگر اين جمع ، آن است كه در روايات دسته اوّل ، هم صغيره بودن و هم كبيره بودن گناه را عامل خروج از ايمان دانسته اند و اگر مقايسه اى ميان اين روايات

1.ر.ك : همان، ج۹، ص ۲۶۶ و نيز روايتى مشابه از امام صادق عليه السلام در ج۹، ص ۲۷۱.

صفحه از 344